برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد
دانلود رمان با تـو کـافر مـیشوم pdf از نیلوفر قنبری با لینک مستقـیم
برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF
نویسنده این رمان نیلوفر قنبری مـیباشـد
موضوع رمان : عاشقانه/اجتماعی
خلاصه رمان با تـو کـافر مـیشوم
درباره ی دختری به نام روژین که شوهر خـواهرش عاشقشـه وکلی بهش آزار
مـیرسونه ماجرا از جایی شروع مـیشـه که همسایه خـواهرش به عنوان
خـواستگـار به خـونه اشون پا مـیذاره همسایه جذابی که تـو نگـاه اول
دل دین روژین مـیبره اما شوهر خـواهرش تـهدیـدش مـیکنه که مـیـدوزدمت و
بلایی سرت مـیارم اگر جوابت بله باشـه در حالی که کل ماجرا این نیست
وشروع داستان اصلی با فهمـیـدن……
رمان پیشنهادی:
دانلود رمان ناسور نیلوفر قنبری
دانلود رمان نالوطی
قسمت اول رمان با تـو کـافر مـیشوم
با صدای قار و قور شکمم سالنه سالنه به سمت آشپزخانه
قدم برداشتم شبی سرد بود و از بیرون صدای زوزه ی باد م ی آمد. در
نیمه یتـوی برقـی بلند و صدای رعد و رفت برق ناگـهانکه بودم راه
آسمان پیچیـد. از ترس دست رو ی قلبم گذاشتم و هین
کشیـدم.نگـاهم به سمت پنجره افتاد. آسمان با رعد و برق روشن و
خاموش مـیشـد و به دنبالش صدایی رعب انگ یز سکوت شب را مـی
شکست.را تلفن همراهم چشم چرخاندم تـوی سالن خانه. آن به
دنبالروی مـیز کنار شومـینه گذاشتـه بودم. همـین که خـواستم به آن
سو قدم بردارم دیـدن سا یه ای از پشت پنجره ی تراس مرا
بر جامتـوقف کرد.وحشت زده با صدایی بلند فریاد زدم:
جوابی که نیامد مطمئن شـدم تـوهم زده ام. فکر کردم شایـد
باد وطوفان تکه لباسی از روی بند رختـها روی هوا رقصانده
بود. صدایکوبش قطرات باران روی کـانال کولر و شیشـه ها کمـی به
ترسماضافه کرد. ابرها بعد از آن همه جنگ و دعوا، حاال
نشستـه بودند به زار زار گریه کردن. چه اشکی هم مـی ریختند. لابد
بعدش هم اخبار تلویزیون مـیـدی..
برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید