برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد
دانلود رمان صدای سکوتم را بشنو pdf از فیروزه شیرازی با لینک مستقـیم
برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF
نویسنده این رمان فیروزه شیرازی مـیباشـد
موضوع رمان : عاشقانه/اجتماعی
خلاصه رمان صدای سکوتم را بشنو
فرزام در سالهای اولیه ورود به دانشگـاه خیلی اتفاقـی متـوجه مـیشود ،
کسانی که او را بزرگ کردهاند ، خانواده واقعیاش نیستند شروع به جستجو
برای پیـدا کردن خانوادهی خـود مـیکند دوستش از روی شباهت ظاهری
یکی از مریضها ، پیگیر پیـدا کردن هویت آنها شـده و به هدف مـیرسد
اما این رسیـدن آغاز ماجراهای جدیـدی است ، که داستان را شکل مـیـدهد.
رمان پیشنهادی:
دانلود رمان واماندگی فیروزه شیرازی
قسمت اول رمان صدای سکوتم را بشنو
سرم را به پشتی مبل تکیه داده و پاهایم را ضربدری روی مـیز گذاشتـهام. چشمانم را بستـه و
مشتم گره شـده روی پیشانیم قرار دارد.
سعی کردم کمـی به مغزم استراحت بدهم، اما افکـارم مثل مورچه تـوی سرم وول مـیخـورند.
سردردم با وجود خـوردن دو قرص آرام نگرفتـه.
در اتاق همراه با صدای بلند بُرنا باز شـد و همانطور که با شور و هیجان حرف مـیزد داخل آمد، اما
ناگـهان سکوت کرد …
بعد از چند ثانیه دستش را روی شانهام حس کردم و صدایش را که خیلی آرام بود، نزدیک گوشم
شنیـدم.
فرزام… ! باز مـیگرنت عود کرده؟صدایم به زور از حلقم در آمد و فقط گفتم: اوهوم. نمـیـدانم شنیـد یا نه.
قرصات رو خـوردی؟
خـواستم با تکـان سر جواب مثبت بدهم، که درد در سرم پیچیـد و صدای آخم در آمد.
قرص فایـده نداره، بایـد برات مسکن بزنم.
خـوب مـیشم.
ولی او بی تـوجه به حرفم به سمت در رفت و گفت: دراز بکش الان مـیام. وقتی دوباره به اتاق
بازگشت، گفت: هنوز که نشستی پاشو . .
زیر بازویم را گرفتـه و آرام بلندم کرد. کمک کرد روی تخت دراز کشیـده و خـودش شلوارم را کمـی
پایین آورد. بعد از تزریق مسکن آن را ..
برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید