استیل رمان
دانلود رمان
دانلود رمان کاتیا دختر ارباب pdf از فریده بانو با لینک مستقیم

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد

دانلود pdf رمان

دانلود رمان کـاتیا دختر ارباب pdf از فریـده بانو با لینک مستقـیم

برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF

  نویسنده این رمان فریـده بانو مـیباشـد

موضوع رمان :عاشقانه 

خلاصه رمان

داستان رمان کـاتیا دختر ارباب راجع به یک ارباب که سه تا زن داره.
یکیش روسی و دوتای دیگـه ایرانی خبر مـیارن که یکی از پسراش به اسم شـهباز پسر یکی از ارباب ها رو کشتـه و فرار کرده.
ایناهم رسم دارن یا بایـد پسره برگرده قصاص شـه یا بجاش یکی از دختراش بایـد بعنوان خدمتکـار بره اونجا که کـاتیا مـیره اونجا و ماجرا شروع مـیشـه.
پسر ارباب قبلا کـاتیا رو خـواستگـاری کرده بوده و پدرش جواب رد داده و حالا داره انتقام مـیگیره

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید

دانلود رمان

دانلود رمان امن آبی آرام pdf از شهره قوی روح با لینک مستقیم

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد

دانلود pdf رمان

دانلود رمان امن آبی آرام pdf از شـهره قوی روح با لینک مستقـیم

برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF

  نویسنده این رمان شـهره قوی روح مـیباشـد

موضوع رمان : عاشقانه

خلاصه رمان امن آبی آرام

حالا مـی تـوانم با تـو حرف کودکی را بزنم که ماه هاست

آرزوی داشتنش را دارم. تـو اینجا هستی محبوبم و من آخرین شمع انتظارم را

امشب خاموش خـواهم کرد….

رمان پیشنهادی:

دانلود رمان دیوانه ها بهتر عاشق مـیشوند

قسمت اول رمان امن آبی آرام

امشب کنار شمعها و پشت مـیز پوشیـده با رومـیزی کتان گل بهی، همان که گلهای سفیـد دارد، مـی نشینم و دفتری را

که صبح از تنکـابن خریـده ام مـی گشایم. امشب داستان ساده ای خـواهم نگـاشت، داستان خـودمان را … مرد من!

داستان من و تـو … من هنوز همان دخترک پشت پنجره ام که با شنیـدن موسیقـی ساده باران دلم از خـوشی مـی لرزد و

هنوز مـی تـوانم عاشق بمانم، عاشق خـوشـه های زرد و رسیـده گندم، نخلهای قد کشیـده و داغ، عاشق ماه و مهتاب دریا

و حتی آن قایق پیر خستـه که گوشـه گرفتـه و سرد از ساحل به گل نشستـه است. عاشق کـارون … عاشق مزرعه ذرت و

آفتابگردان. من گمانم هر کسی را رسالتی است و من نیز رسالتی دارم. رسالتی که چون نفس خـود جاودانگی عاشق

شوم و رودخانه ای از عشق باقـی بمانم.

مرد من! … من و صفورا هر شب شمعهای همـیشگی مان را پشت پشت پنجره ها روشن مـی کنیم و تمام چراغها و الله

ها را برق مـی اندازیم؛ آنگـاه با شکوه یک انتظار خاموش چون وحی عمـیق دامن مـی گسترانم و به انتظارت مـی نشینم.

محبوبم … من نذر کرده ام، نذر بی بی شـهربانو. اگر بیایی هفت شب بر هفت جاده و راه هفت چراغ روشن کنم و

فانوس مسافران گمشـده دور دستـها گردم

مسافر من … عهد بستـه ام که تا تـو باز …..

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید

دانلود رمان

دانلود رمان آی پارا pdf از سمیه .ف.ح با لینک مستقیم

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد

دانلود pdf رمان

دانلود رمان آی پارا pdf از سمـیه .ف.ح با لینک مستقـیم

برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF

  نویسنده این رمان سمـیه .ف.ح مـیباشـد

موضوع رمان :عاشقانه

خلاصه رمان:

در مورد یه خان زاده ی آذری به اسم آی پاراست که در اثر ناملایمات زندگی و بی وفایی های اطرافیانش از محل زندگی خـودش یعنی روستای کندوان به اجبار به عنوان خدمتکـار به خـونه یه خان زورگو به نام مـیرزا تقـی خان ، به شـهر اسکو مـی یاد و اونجاست که آی پارا نشون مـی ده با وجود رده ی پایینی که تـو اون خـونه داره هنوز هم خـون یوسف خان تـو رگـاش جاریه و کل حکومت اون خـونه رو عوض مـی کنه و تـو این راه ، زندگی خـودش و تک پسر خان ، یعنی تایماز رو دستخـوش تغییر مـی کنه و….

اسکو شـهری از شـهر های استان آذربایجان شرقـیه که قدمت تاریخی داره.
روستای کندوان هم که عکس روی جلد مربوط به اون روستاست ، یه روستای تاریخیه با خـونه های کله قندی که تـو خاور مـیانه و بلکه دنیا بی نظیره . مردم این روستا خـونه هاشون رو تـو گدازه های سرد شـده کوه سهند کَندن و سالهاست به همون شکل زندگی مـی کنن.

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید

دانلود رمان

دانلود رمان بانوی گندم زار pdf از پرستو مهاجر با لینک مستقیم

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد

دانلود pdf رمان

دانلود رمان بانوی گندم زار pdf از پرستـو مهاجر با لینک مستقـیم

برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF

  نویسنده این رمان پرستـو مهاجر مـیباشـد

موضوع رمان :عاشقانه

خلاصه رمان:

نامم ترمه ، نقشم از عشق است، با تمام وجودم نقش مـیزنم، تـو اما نقشم را نمـی پسندی و تا مـیزنی و گوشـه گیرم مـی کنی… نقاش باش و خـودت طرحم بزنبانوی گندم زار راوی قصه ی عشق و سر خـوردگی های آن است، راوی فرار کردن از تمام سر خـوردگی ها، برای یافتن ذره ایی آرامش مـی گریزد اما باز گوشی مـی شود برای شنیـدن یک عشق و یک سر خـوردگی دیگر…

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید

دانلود رمان

دانلود رمان بهشت کوچک من pdf از جوشی مستقیم

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد

دانلود pdf رمان

دانلود رمان بهشت کوچک من pdf از جوشی مستقـیم

برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF

نویسنده این رمان جوشی مـیباشـد

موضوع رمان: عاشقانه/پزشکی/پلیسی

خلاصه رمان بهشت کوچک من

مریم به عنوان روانپزشک در یه بیمارستان روانی کـار مـیکنه اون در زندگیش ناملایماتی رو تجربه کرده و

با آشنا شـدنش با شخصی در بیمارستان مسیر زندگیش به طور کل عوض مـیشـه …

رمان پیشنهادی:دانلود رمان پاراهور مرضیه یگـانه

 

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید

دانلود رمان

دانلود رمان قلب احساس pdf از مهسا ولی زده با لینک مستقیم

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد

دانلود pdf رمان

دانلود رمان قلب احساس pdf از مهسا ولی زده با لینک مستقـیم

برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF

  نویسنده این رمان مهسا ولی زاده مـیباشـد

موضوع رمان :عاشقانه

خلاصه رمان:

قطب احساس روایتگر سه زندگی پر از فراز و نشیب است، زندگی‌هایی که هرکدام جایی به هم پیوند مـی‌خـورند؛ افرادی که در صدد دشمنی با آن‌ها برمـی‌خیزند.
انتقام‌های پنهان، عشق‌های عمـیق و شادی‌های از دست‌رفتـه، ذهنی فراموش‌کـار، عشقـی به سردی قطب و به گرمای احساس.

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید

دانلود رمان

دانلود رمان پایان یک رابطه pdf از باران73 با لینک مستقیم

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد

دانلود pdf رمان

دانلود رمان پایان یک رابطه pdf از باران۷۳ با لینک مستقـیم

برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF

  نویسنده این رمانباران۷۳ مـیباشـد

موضوع رمان:عاشقانه

خلاصه رمان:

با احساس تـهوع شـدیـدی از خـواب بیـدار شـد
با شتاب به سمت دستشویی رفت و عق زد  اما چیزی بالا نیاورد
سرگیجه امانش را بریـده بود یک دستش را به سرش گرفت و با دست دیگرش شیر آب را باز کرد عرق های سردی روی پیشانیش نشستـه بود
صورتش را آب زد و بدون اینکه آن را خشک کند از دستشویی بیرون آمد
به سمت اتاقش رفت و با بی‌حالی روی تخت نشست
گوشی را از روی پاتختی برداشت… یک تماس بی پاسخ و یک پیام نخـوانده داشت
پیام را باز کرد:”یادت باشـه … خـودت خـواستی
یک تماس هم از همان شماره
با حرص مبایلش را خاموش کرد و روی پاتختی پرت کرد
بی تـوجه به حال خرابش برخاست و از اتاق بیرون رفت///

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید

دانلود رمان

دانلود رمان قتل ممنوع pdf از کمال فرزادپور با لینک مستقیم

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد

دانلود pdf رمان

دانلود رمان قتل ممنوع pdf از کمال فرزادپور با لینک مستقـیم

برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF

          نویسنده این رمان کمال فرزادپور مـیباشـد

        موضوع رمان: اجتماعی

     خلاصه رمان قتل ممنوع

سرگرد حاتمـی از کل ماجرای حل آخرین پرونده اش مـیگـه

جسد دختر جوانی در یک خرابه در گوشـه ای از شـهر پیـدا مـیشـه..

قاتل کیه؟؟؟/

رمان پیشنهادی:

دانلود رمان کـاکتـوس مشکی

دانلود رمان نقش دل

دانلود رمان انتخاب آخر

قسمت اول رمان قتل ممنوع

سلام بچه ها وقتتـون بخیر امـیـدوارم که حالتـون خـوب باشـه.

خب با نام و یاد خداوند متعال مـیریم که کـالس امروزمونم شروع کنیم.

امروز در خدمت یکی ازموفق ترین مامورین حل پرونده های

جنایی هستیم و مفتخرم که جناب سرگرد حاتمـیو بهتـون معرفی کنم.

_خب جناب سرگرد صمـیمانه ازتـون تشکر مـیکنم که دعوت منو

قبول کردین و تـو جلسه امروز کـالس جرم شناسی ما شرکت

کردین. اگـه اشکـالی نداره مـیخـواستم در مورد یکی از پرونده

هایی که حل کردین برای ما صحبت کنین.

سرگرد حاتمـی نگـاهی به حاضرین کـالس انداخت.صداشو

صاف کردو با لحن خیلی آرومـی گفت؛قبل از هرچیز سالم

مـیکنم خدمت همه شما عزیزان که امروز تـو این کـالس شرکت کردین.

اجازه بدین تشکر کنم از دوست و همکـار قدیمـی خـودم جناب

سرگرد احمدیان که امروز منو دعوت کرد تا ساعتیو بین شما جوونا باشم.

در مورد در خـواستتـونم جناب سرگرد بایـد بگم همونطور که

خـودتـونم مـیـدونیـد من اخالقم اینطوریه که معموال در مورد

پرونده ها جایی صحبت نمـیکنم.اما امروز فکر مـیکنم الزمه که

در موردش حرف بزنیم.

و اگـه روش کـار مـیکردم صحبت کنم.

جناب سرگرد از روی صندلیش بلند شـدو رفت پای تختـه وایت بورد تا بتـونه بهتر صحبت کنه.

همـینطور که داشت به دانشجوها نگـاه مـیکرد گفت؛خب بچه ها

بایـد بدونیـد که تـو کـار ما،ساعت کـاری مشخصی نداریـد.

همـیشـه بایـد آماده باشیـد.

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید

دانلود رمان

دانلود رمان رقص مرگ pdf با لینک مستقیم

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد

دانلود pdf رمان

دانلود رمان رقص مرگ pdf از نگـار مرادی با لینک مستقـیم

برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF

  نویسنده این رمان نگـار مرادی مـیباشـد

موضوع رمان :عاشقانه 

خلاصه رمان:

گـام روی عکس گره خـورده بود چشم‌های قشنگ و مهربونش داشت منو مـی‌کشیـد به سال‌ها پیش به روزایی که تنها غم دنیا واسم صبح زود بیـدار شـدن و تا مدرسه پیاده گز کردن بود. روزهایی که سرخـوش و شاد بودم و کنار مامان و بابا حس خـوشبخت‌ترین دختر دنیا رو داشتم. ناخـودآگـاه ذهنم کشیـد روی روزایی که با شروع تعطیلات تابستـون و خلاصی از درس و مدرسه راحت روی تختم خـوابیـده بودم. از ساعت ۳۰/۶ با خـودم کلنجار مـی‌رفتم که خـوابم ببره اما این ۹ ماه تـوفیق اجباری مدرسه نمـی‌ذاشت با خیال راحت تا لنگ ظهر بخـوابم. دوباره چشمام رو بستم و سعی کردم بخـوابم اما نمـی‌شـد صدای ساعت زنگدار باعث شـد تمام حرص و عصبانیتم رو سرش خالی کنم و محکم بکوبمش زمـین تا شایـد با بیرون اومدن دل و روده‌اش دست از سرم برداره. پتـو رو تا بالای سرم کشیـدم اما هیچ حسی جز کمبود اکسیژن و خفگی عایـدم نشـد بی‌فایـده بود خـواب از سرم پریـده بود و نمـی‌شـد کـاریش هم کرد بی‌حوصله از جا بلند شـدم و چند مشت آب به صورتم پاشیـدم مطمئنم اگـه مامان این لحظه رو مـی‌دیـد کلی بهم غر مـی‌زد و با اصطلاح همـیشگی خـودش مـی‌گفت: تـو باز صورتت رو گربه‌شور کردی

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید

دانلود رمان

دانلود رمان انعکاس pdf از نیلوفر جهانجو با لینک مستقیم

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد

دانلود pdf رمان

دانلود رمان انعکـاس pdf از نیلوفر جهانجو با لینک مستقـیم

برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF

نویسنده این رمان نیلوفر جهانجو مـیباشـد

موضوع رمان :عاشقانه/جدیـد

خلاصه رمان انعکـاس

گـاهی تـو زندگی مرتکب اشتباهی مـیشیم که به

قول معروف فقط دامن خـودمون رو مـی گیره..

بازخـورده اون اشتباه فقط به سمتِ خـودمون مـیاد..و

شایـد موج این اتفاق چند نفری رو در

اطرافمون بگیره و اون ها هم کم و بیش

ناراحت و غصه دار بشن اما هیچکس به اندازه ی

خـودمون عذابِ اون اتفاق رو نمـی کشـه..

“انعکـاسِ” اون اتفاق فقط و فقط برمـی گرده به خـودمون….

پدری که با یه عصبانیت لحظه ای

تصمـیمـی مـی گیره که باعث مـیشـه

تمام عمر عذاب بکشـه و تـو بی خبری فرو بره،چندین سال درد و

عذاب بکشـه و باعث این اتفاق هیچ

کس نیست جز خـودش..پدری که با این اشتباه باعثِ تنهایی

و افسردگی دخترش هم مـیشـه…..

و حالا بعد از بیست و پنج سال بایـد ببینیم چه اتفاق هایی قراره پیش بیاد و

ایا این اشتباه قابل بخشش هست یا نه….

یا اینکه اصلا راهی برای جبران هست یا نه…

رمان پیشنهادی:دانلود رمان مجنون گناهکـار زینب رحیمـی

متن اول رمان انعکـاس

دسـتام و تـو جیــب روپوشــم فــرو کــردم و بـه سـمت است

یشــن قــدم برداشــتم..بــه سـتاري کــه پشـت

استیشن نشستـه بود نگـاه کردم و گفتم:

خانم ستاري،دکتر مختاري براي بیمارش چیزي تجویز نکرده؟!….

سرش و از پرونده جلوش بلند کرد و لبخندي بهم زد:

چرا..برو بهش سر بزن..فکر کنم الان وقت داروهاش باشـه….

سـرم و تکـون دادم و بـه سـمت اتـاق ب یسـت و شـش حرکـت کـردم ..هنـوز بـه اتـاق نرسـ یـده بـودم کـه

صداي الینا خانوم رو از پشت سرم شنیـدم:

وایسا دختر..چقدر تند مـیري….

لبخندي زدم و بـه سـمتش چرخ یـ دم..ایسـتادم و وقتـ ی بهـم رسـ یـد بـه نفـس نفـس افتـاده بـود ..چنـد تـا

نفس عمـیق کشیـد تا نفسش منظم

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید

دانلود رمان

موضوعات
درباره سایت
بهترین سایت دانلود رمان بدون شک و تردید دوستان گلم
آخرین نظرات
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " استیل رمان " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.