برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد
دانلود رمان یغماگر احساس pdf از معصومه محبی با لینک مستقـیم
برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF
نویسنده این رمان معصومه محبی مـیباشـد
موضوع رمان :عاشقانه
خلاصه رمان:
چشمهایت را به چه تشبیه کنم؟درست مثل یک شعر نا تمام مـیمانند…مثل یک غزل یا قصیـده…آمدنت چه؟مثل یک خـواب بلند،شیرین و عمـیق…به چه تشبیه کنم حسمان را؟عشقمان را که مهمان ناخـوانده و اجباری قلب هایمان شـد؟…دل کندنمان چه؟به چه تشبیه کنم این دوری با عشق را؟ تاوان چه را مـیدهیم؟به چه جرمـی کنار همـیم و نیستیم؟تـو بگو؟
برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید
برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد
دانلود رمان گره های روشن pdf از عالیه جهان بین لینک مستقـیم
برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF
نویسنده این رمان عالیه جهان بین یباشـد
موضوع رمان: عاشقانه/انتقامـی/جدیـد
خلاصه رمان گره های روشن
عشق، رسوایی، انتقام، هوس و یا…. مردی عاشق و اما جداییِ تلخ و قلبی که تـوانِ فراموش کردن
معشوقه ی قدیمـی را ندارد و زنی زخم خـورده، تازه پا به قلب دیوانه اش نهاده و تمام تلاشش را برای
به نام خـود زدن آن ویرانه مـی کند. و کسی چه مـی داند عشق است یا انتقام که این زن را اینچنین حریص کرده.
و مرد عاشق ما گـاهی دل مـی بازد به عشق تازه و گـاه یاد معشوق قدیمـی در قلبش جان مـی گیرد و او را
مقابلش مـی بیند و تنها و تنها خشونت باقـی مـیماند. و این مـیان چه کسی قرار است بماند و چه کسی
بسوزد و فراموش شود؟ مهبد در هجرِ عشقِ کثیفِ لادن، “سارا”ی دلباختـه را در هر دم و بازدم عذاب مـی دهد.
این مـیان رازها یکی پس از دیگری رو مـی شوند. سه دلِ شکستـه… دو مردِ عاشق(مهبد و برادرش مهیار) و
یک زن (سارا) که به طرزِ عجیبی واردِ زندگیِ مهبد مـیشود…
رمان پیشنهادی:
دانلود رمان افسانه
برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید
برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد
دانلود رمان عروس برف pdf از خـورشیـد.ک با لینک مستقـیم
برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF
نویسنده این رمان خـورشیـد.ک مـیباشـد
موضوع رمان :عاشقانه
خلاصه رمان عروس برف
نسیم عشق از دلم، همچون رهگذری شیرین مـی گذرد..لبخند به لب مـی آورم و
به دو چشم فرشتـه گونش خیره مـی شوم! آه..قلبم باز هم برای صدمـین بار در همـین
چند لحظه ی اخیـر،به تپش مـی افتد و از دلم حرفی مـی گذرد، آهستـه و
نجوا کنان برایش مـی گویم…
رمان پیشنهادی:
دانلود رمان پروانه ی من
قسمت اول رمان عروس برف
کلیـد رو از تـوی کیف سفیـدم بیرون کشیـدم و بعد از چرخـوندنش درون قفل و کشیـدن
دستگیره ی اپارتمانم بھ سمت پایین…در با صدای ارومـی باز شـد.
ھنوز وارد نشـده ،تنھا برای لحظھ ای، دلم از دست خـودم و این آپارتمان بزرگ و
تنھا،گرفت و باز ھمـگوشم پر شـد از صدای اصرار ھای مامان و آذر برای نیومدنم بھ
این اپارتمان…
فکر مـی کردن تنھا موندن برای منی کھ بدجور ھمـین اول راھی قافیھ ی زندگیم رو بھ
ھیچ باختھ بودم، خطر ناک بود!!
بعد از انجام دادن اون ھمھ کـار تـوی بیمارستان،و چند ساعت سرپا ایستادن سر عمل
ھای دکتر صامتی ،ھمـین ھم کھ الان روی پا ایستاده بودم خیلی بود.
شال و کیفم رو روی نزدیکترین مبل،گذاشتم و خـودم رو تا اشپزخـونھ کشیـدم….
شیشھ ی آب خنک و بیرون کشیـدم و بدون اینکھ حتی حوصلھ ی برداشتن لیوان داشتھ
باشم شیشھ رو بھ لبھام نزدیک کردم و چند قلپ ازش خـوردم…
با صدای بلندی آخیــش… گفتم.انگـار جیگرم کھ از صبح در حال سوزش بود ،خنک
شـد.
بھ رد رژ لبم کھ دور دھانھ ی شیشھ افتاده بود پوزخندی زدم و شیشھ رو گذاشتم روی
یکی از کـانترھا و برگشتم بھ سالن پذیرایی اپارتمانم….
اپارتمانی کھ علی رغم تمام مخالفت ھای مامان و آذر و امـیرعلی خریـده بودمش و..
برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید
برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد
دانلود رمان زندگی به شرط شیطنت pdf از زهرا سرابی با لینک مستقـیم
برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF
نویسنده این رمان زهرا سرابی مـیباشـد
موضوع رمان: عاشقانه/طنز/پلیسی
خلاصه رمان زندگی به شرط شیطنت
چرخ گردونِ روزگـار ساحل مدتهاست بر خط هموارِ غم و خـوشیها مـیچرخد اما…
این مـیان انگـار یک انفجار مهیب، یک اجبار و یک سوگ، زندگی تک تک حاضرین و غایبین
را به لرزه مـیاندازد. بلوایی به پا مـیشود، قهقههای هولناک به گوش مـیرسد، دردی در قلبی مـیپیچد و
خـونابهی چرکین فساد به راه مـیافتد!
و در نهایت کشت و کشتارها، تنها عشق است که جاودان مـیماند!
رمان پیشنهادی:
دانلود رمان فرزند من
قسمت اول رمان زندگی به شرط شیطنت
جلوی پای سهند که روی مبل راحتی نشتـه بود، نشستـه بودم و اون سعی داشت با دقت و ظرافت تمام
چسب بینی من رو بکنه و عوضش کنه. به حالت پوکرمانند به ژستی که گرفتـه بود، خیره شـدم.
زندگی به شرط شیطنت اگـه یکی نمـیدونست داره چیکـار مـیکنه، فکر مـیکرد داره اتم مـیشکـافه!
یکهو با صدای جیغ مامان، تند به سمتش برگشتیم که چون نوک چسب تـو دست سهند بود؛
با چرخیـدن سر من با شـدت کشیـده شـد که باعث شـد جیغم دربیاد.
– وایی دماغم! سر قبرت عینک دودی مارک دار بزنم، سهند!
با چشمهای گرد شـده، با دستم بینیم رو باد مـیزدم و همـینطور جیغ مـیزدم و
سهند هم چشمهاش رو محکم روی هم فشرده بود و گوشهاش رو گرفتـه بود.
دست از جیغ زدن برداشتم که آروم اول پلک سمت چپ و بعد سمت راستش رو
با اندکی ترس ساختگی، باز کرد و از بالا بهم نگـاه کرد.
سهند: تموم شـد؟!
خـواستم باز هم جیغجیغ کنم که صدای مامان زحمتش رو کشیـد. با جیغ داد زد:
– پاشیـد ساکتـون رو ببندیـد. با تـوعم دختر!
بعد هم رو به صورت سهند که به بینی من خیره شـده …
برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید
برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد
دانلود رمان دختری از تبار عشق pdf از فری بانو با لینک مستقـیم
برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF
نویسنده این رمان فری بانو مـیباشـد
موضوع رمان :عاشقانه
خلاصه رمان:
داستان درموردیه دخترجدی ولی باقلبی سرشاراز محبت.
دخترقصه ی ما اسمش اروشا اشرفی هست.اروشامـیخاد کنکورتجربی بده
و مـیـدونه که اگـه قبول نشـه باباش مـیفرستتش کلاس خصوصی، ولی
اینجایه مشکل هست که اروشا از کلاس خصوصی خـوشش نمـیادو…حالا
بریم رمان رو بخـونیم تاببینیم اگـه اروشا قبول نشـه چی مـیشـه؟
برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید
برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد
دانلود رمان زندگی شکلاتی pdf از یخ فروش جهنم با لینک مستقـیم
برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF
نویسنده این رمان یخ فروش جهنم مـیباشـد
موضوع رمان :عاشقانه
خلاصه رمان زندگی شکلاتی
داستان ما درمورد یه دختر شر و شیطونه که به همراه سه تا از
دوستای صمـیمـیش کـارهاش رو پیش مـیبره٬دختر داستان ماعاشق خانوادشـه و
طی یه اتفاق جالب متـوجه مـیشـه خانواده اش خانوادهٔ اصلیش نیستن و
رمان پیشنهادی:دانلود رمان عرق سگی مسیحه زادخـو
بعداز ماجراهایی که با خانوادهٔ جدیـدش داشتـه در اون خانواده با رسمـی خشن و بدتراز اون ازدواجی اجباری مواجه مـیشـه
و آیا دختر داستان ما مـیتـونه بااین رسم و اجبار کنار بیاد؟
برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید
برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد
دانلود رمان عشق اتفاقـی pdf از julia____farzaneh_m با لینک مستقـیم
برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF
نویسنده این رمان julia____farzaneh_m مـیباشـد
موضوع رمان: عاشقانه/اجتماعی/پلیسی
خلاصه رمان عشق اتفاقـی
“اهورا”
امشب باز مادرم یاد خاطرات تلخ گذشتـه افتاده و بی تابی مـی کنه.
-مامان بسه دیگـه چقدر مـیخـوای خـودت و عذاب بدی تموم شـد اون روزا،نگـا نگـا اخه مادره من چهره خـودت و تـوی آیینه
دیـدی؟!
دیـدی چقدر پیر و شکستـه شـدی؟! مـگـه تـو چند سالتـه نصف عمرتـو با داشتن شوهر عذاب کشیـدی نصف دیگـه هم با
نبودش.پس خـودت چی چرا فکر خـودت نیستی اصال؟
یه نگـاه به من بنداز من دیگـه اون پسر کوچولو تخص و شیطون نیستم که فقط کـار خرابی کنم.
با خنده و غرور ادامه دادم:
الان شـدم سرگرد این مملکت اونوقت بایـد مثل این دخترا تـو خـونه ساعت ها غرغر کنم و التماس مادر پیر و زشتمو
بکنم که افتخار بده با ما دو لقمه غذا مـیل کنه.
مامان به اینجای حرفم که رسیـد کوسن مبل و برداشت و پرت کرد سمتم،همونطور که اشکـاش و از روی صورت سفیـد
و بی نقصش پاک مـیکرد با خنده و اخم و صدایی که تـوش بغض موج مـیزد گفت:
+برو ببینم پدر سوختـه همچین دهنش و پر مـیکنه مـیگـه سرگرد مملکت انگـار….
وایسا ببینم تـو به کی گفتی پیر و زشت؟!
همـین مادر زشت و پیر یه زمانی جذابیت و خـوشگلی داشت که کل دخترای اون زمان نداشتن فکر کردی پدرت چرا
دست روی من گذاشت و… باز بغض کرد و نتـونست ادامه حرفشو بزنه.
نشستم کنارش دستاشو لمس کردم و گفتم:
من با هر اشکی که تـو مـیریزی انگـار تیر فرو مـیکنی تـو قلب من،خـواهش مـیکنم
این مرواریـدات و دیگـه نریز اونم برایمامان خـوشگلم چرا انقد گریه مـیکنی مـیـدونی
من عاشق اون چشمای دریاییتم اونوقت تـو هی بارونیش مـیکنی؟!
کسی ….
رمان پیشنهادی:
دانلود رمان شروع بد پایان عاشقـی
برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید
برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد
دانلود رمان پنج کیلومتر تا عشق pdf از سین دال با لینک مستقـیم
برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF
نویسنده این رمان سین دال مـیباشـد
موضوع رمان عاشقانه
خلاصه رمان پنج کیلومتر تا عشق
رمان درباره ی دختری شر و شیطون به اسم سها ست که به خاطر گذشتـه ی تلخش
از هرچی آدمه مذهبی بدش مـیاد از قضا هم به یه مسافرت معنوی مـیره که اسیر کسی مـیشـه که نبایـد مـیشـد
سرنوشت همـیشـه اون چیزی نیست که ما مـیخـواییم
رمان پیشنهادی:دانلود رمان هبوط فاطمه حیـدری
قسمت اول رمان پنج کیلومتر تا عشق
صدای خر و پفش بلند شـده بود چنان عمـیق خـوابیـده بود
که انگـار خـواب شاهزاده با اسب سفیـد مـی بیند
یک دفعه گوشی اش ، با آن صدای مزخرف
خروس به صدا در آمد بی آنکه چشمانش را باز کند با
صدای خـواب آلود جواب داد
الو
کدوم گوری هستی
شما
خاک تـو سرت مـیگی شما سایه ام
عه سایه تـویی خـوبی
االان وقت احوال پرسی نیست کجایی سها
عروسک خـوشگلت تـو رخت خـواب مخملی آروم خـوابیـده
سایه با صدای بلند داد زد
خـوابیـدی االن استاد رضوی مـیاد ، اونوقت تـو خـوابیـدی
سها از جایش پریـد باصدایی پر از تعجب پرسیـد
مـگـه ساعت چنده
۱۰ ۳۰
با دستش به سرش کوبیـد و داد زد
بدبخت شـدم
منم االن قطع مـیکنم به خـوابت تـو رخت خـواب مخملیت ادامه بدی بایی
نه سایههههه ، مرگ سها قطع نکن کـارت دارم
ها ببین مـیتـونی ده دیقه استاد رو به حرف بگیری بیرون کـالس تا من خـودمو برسونم !
همه که مثل تـو خـودشیرین نیستن که نه نمـیتـونم
مرگ سها !
خرج داره
هرچی باشـه قبول فقط هرچه قدر مـیتـونی طولش بده
هرچی باشـه
اره به جون خـودم
اون پسر بسیجی هست اون برادرمحمد حسینی
خب
مـیخـوامش
نههههههه سایههههههه مرگ سها
مـیخـوامش
من ازشون بدم مـیاد
به من چه!
اصال یه چیز دیگـه اون
برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید
برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد
دانلود رمان دختری با چشمان سرخ pdf از مریم.ا مستقـیم
برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF
نویسنده این رمان مریم.ا مـیباشـد
موضوع رمان: عاشقانه
خلاصه رمان دختری با چشمان سرخ
در خانواده ی بزرگ و ثروتمند رشیـدی دختری به دنیا مـی آیـد
دختری با چشمان سرخ
وحشتی همه خانواده را فرا مـی گیرد
همهمه ای بر پا مـی شود…
رمان پیشنهادی:دانلود رمان سکوت یخ زده مهسا شیخ
قسمت اول رمان دختری با چشمان سرخ
پشت بوتـه ای قایم شـدم آهستـه آهستـه چهار دست و پا بدون صدایی ، کمـی خـودم رو جلو کشیـدم
ولی دیر شـد ، منو دیـد و شروع به دویـدن کرد با تمام سرعتم دنبالش دویـدم کمتراز یک دقـیقه
گرفتمش
وای چقدر نازه چه گوشای مخملی خـوشگلی داره خیلی نرم و دوست داشتنیه چشاشو چقد تـو
مظلومـی دل منو بردی که
ـ آسا
با صدای مامان زری به طرفش برگشتم
ـ دختر باز تـو افتادی دنبال خرگوشا بیا بریم داره دیر مـیشـه
ُپلوی نازم رو یه بوس کردم و رو زمـین گذاشتم ـ برو پیش مامانت کوچولو
با مامان زری به طرف خـونه حرکت کردیم
به پشت سرم نگـاه کردم دنبالم بودن همـیشـه فاصله شون رو حفظ مـیکردن ولی طی هجده سال
عمرم برای یک ساعت هم ولم نکردن پنج تا سایه که همـیشـه برام حکم یه نگـهبان رو داشتن حتی
چندین بار جونم رو از دست حیوانات وحشی نجات دادن
چندین بار خـواستم بهشون نزدیک بشم تا بفهمم چرا همـیشـه همراهمن ولی ازم فاصله مـیگرفتن و
نمـی تـونستم بهشون نزدیک بشمانگـار یه قانون بود که بیشتر از این فاصله نمـی تـونستن به من نزدیک بشن
دیگـه بهشون عادت کرده بودم از این موضوع به مامان زری چیزی نگفتم خـودم به اندازه ی کـافی
عجیب هستم با این چشای قرمز نمـی خـواستم بیشتر از این ذهنش رو درگیر کنم
اومدن کسی رو بهم مـیـده شخصی که ….
برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید
برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد
دانلود رمان ازت متنفرم pdf از دنیز با لینک مستقـیم
برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF
نویسنده این رمان دنیز مـیباشـد
موضوع رمان :عاشقانه
خلاصه رمان:
درمورد دختری به اسم آتریساس که بنا به دلایلی مجبور مـیشـه صیغه شوهر خـواهر خـود شود و….پسر غیرتی .دختری درد کشیـده
برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید