استیل رمان
دانلود رمان
دانلود رمان روزگار تلخ pdf از ناشناس با لینک مستقیم

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد

دانلود pdf رمان

دانلود رمان روزگـار تلخ pdf از ناشناس با لینک مستقـیم

برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF

نویسنده این رمان ناشناس مـیباشـد

موضوع رمان:عاشقانه

خلاصه رمان روزگـار تلخ

نازگل دختریست که شایـد به دنبال پیـدا کردن خـوشبختی بایـد از راز و رمز های پنهان شـده در

تقدیر آرتام مـی گذشت تا از اعجاز نگـاهش بتـواند بفهمد که نیمه ی گمشـده او

همان است و ایا مـی تـواند او را خـوشبخت کند یا نه…

اما خـوشبختی نازگل تنها با گذشتن از تمام حوادث سخت در کنار آرتام آرام آرام به حقـیقت

نزدیک مـی شـد. حقـیقتی که تنها خـود او بایـد با تمام وجود لمسش مـی کرد.احساسش مـی کرد

رمان پیشنهادی:دانلود رمان شوره زار معصومه آبی

قسمت اول رمان روزگـار تلخ

و آن را برای همـیشـه باور مـی کرد.نازگل پاشو ببینم نگـاش کن گرفتـه تا لنگ ظهر خـوابیـده//

اه این کی بود که بالای سرم داد و فریاد مـی زد؟ به هر سختی بود چشم هایم را باز کردم و

نگـاهم را به ناهیـد که بالای سرم دست به کمر ایستاده بود انداختم گفتم:

-چه خبره کله ی صبحی؟

به طرفم خم شـد و گفت:

-کجاش کله ی صبحه؟ هان؟‌تـو به ساعت یازده مـیگی صبح؟دستی به چشم های

خـواب آلودم کشیـدم و نگـاهم را به ساعت دیواری انداختم؛ راست مـی‌گفت

یازده بود پوفی کشیـدم و نیم خیز شـدم سرجایم گفتم:

-خـوب بلند شـدم امرتـون؟

ناهیـد با تشر گفت:

-کدوم آدمـی زبون تـو رو دراز کرده هان؟نکنه همون لاله؟

با اسم لاله سرم داغ شـد گفتم:

-ببین ناهیـد خانم حق نداری به دوستای من اینطوری صحبت کنی؟

پوزخن دی زد و همـین طور که از اتاق خارج م یش د گفت :

-پاشو ببینم بای د امروز بر ی دنبال کـار..

چن گی به موهای م زدم و از رختخـواب دل کندم رختخـواب جمع کردم و تـو کمد گذاشتم و

از اتاق زدم ..

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید

دانلود رمان

  • مهستی
لینک کوتاه مطلب:
موضوعات
درباره سایت
بهترین سایت دانلود رمان بدون شک و تردید دوستان گلم
آخرین نظرات
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " استیل رمان " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.