برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد
دانلود رمان غرق در تنهایی pdf از مریم کفایی با لینک مستقـیم
برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF
نویسنده این رمان مریم کفایی مـیباشـد
موضوع رمان: عاشقانه
خلاصه رمان غرق در تنهایی
ازماشین پیاده شـدم وراهی اتاق کـارن دراین بین شایـدنزدیک صدنفربهم
احترام گذاشتن )من مریم جودی هستم سرگردآگـاهی خیلی مغرورو
بداخالق وبی احساس هستم ولی تـوی خانواده فردمهربونی هستم(
وارداتاق شـدم وسرمـیز نشستم صدای درزدن آمد خیلی خشک گفتم:بفرمائیـد
سربازی واردشـدبعداحترام گذاشتن گفت:سرهنگ جودی)بابام(باهاتـون کـاردارن
من:باشـه
رفت بیر ون.پووووووف یعنی باباچیکـارم داره پاشـدم تااتاق باباهمع احترام
گذاشتن درزدم که بابام گفت:بفرمائیـدواردشـدم احترام گذاشتم وبعداون نشستم
من:بامن کـاری دارین؟!
بابا:آره چندلحظه تاسرهنگ کـاظمـی بیاد.
من:باشع
داشتم گوسفندارو مـیشمردم تااین کسی که بابامـیگفت بیاد
صدای درآمدوبعداون پ سری چهار شونه وارد شـدوبعداحترام گذا شتن روبع روی
بابانشست منم که بیخیال
بابا:سرهنگ کـاظمـی دخترم سرگردجودی کـاظمـی فقط سرشو تکون داد)پسربوق(
وجی:این به اون در من:تـوخفع
بابا:قراریه عملیات برین امـیـدوارم که خـوب کـارتـون رومثل همـیشـه انجام بدین البتـه
قسمت اول رمان غرق در تنهایی
یک ساعت دیگـه کنفرانس داریم که من قبل کنفرانس گفتم
هردوسرررمون روتکون دادیم به معنی باشرره وبعدهردو ازاتاق خاری شرردیم من به
طرف اتاق خـودم اون هم همـین طور
۱ساعت گذشت وبه طرف اتاق کنفرانس راهی شـدم واون جا آتناوآیـداوساراوفاطمه
رو دیـدم
من:سالم باهمه دست دادموکنار آتنا نشستم
من:آتی
آتنا:بله
من:قضیه کنفرانس چیه مـیـدونی؟! آتنا
آتناباشیطنتگفت:تـوکه اون باالیی بایـدبدونی نه ما من:مسخره
آتنا:ولی جدی منم خبری ندارم
بابام:اهم اهم خـوب همه آمدن؟!
یه بله مثل دبستانی هاگفتیم وبابا شروع کردوگفت:
خب مـی خـوایم یه باند مواد رو دسررتگیر کنیم وکسررانی که به عنوان پلیس مخفی
واردباند مـی شن سرگرد جودی وسرهنگ کـاظمـی هستن
که درهمه زمـینه ها موفق بودن واز همه ی شرررما مـی خـوام که باهدوتاشرررون
همکـاری کنین . مفهموم بود
همـی یک صداگفتیم:بللللهههه
روی دیتاعکس خالف کـاروگذاشت وبرای هرکدومشون …
رمان پیشنهادی:دانلود رمان عرق سگی مسیحه زادخـو
برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید