برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد
دانلود رمان فرمانروای مغرور pdf از مریم محمدی تبار لینک مستقـیم
برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF
نویسنده این رمان مریم محمدی تبار مـیباشـد
موضوع رمان: عاشقانه/خشن/معمایی/خـون آشامـی/گرگینه
خلاصه رمان فرمانروای مغرور
داستان درمورد هوداد یه مرد مغرور و متفاوت ، مغرور بودن ایشون با همه آدم های مغرور فرق مـیکنه و
متفاوت بودنش هم یه جور هیجانی …
اون خـواهان دختری پاک و کوچولو از سرزمـین ما انسان هاست،
و هیچ رمقه حاظر نیست دست بکشـه ازش و براش حکم نفسش رو دار جوری که حد و وصفی نداره .
هوداد در تلاش تا اون رو از خطراتی که از جانب مردمان سرزمـینش دور نگـه داره
تا به سن قانونی برسه و رسمـی ببرش پیش خـودش اما این وسط اتفاق هایی مـیوفتـه
که باعث مـیشـه سریع تر از موعد مقرر شـده ببرش پیش خـودش و….
یه سری جریانت که برای دختر قصه غیر قابل حضم …..
و با گذشت زمان هوداد پی به رازی مـیبره و سرزمـینش رو به خطر مـی اندازه …
رمان پیشنهادی:
دانلود رمان آواره
قسمت اول رمان فرمانروای مغرور
از رو تخت بلند شـدم با بالا تنه برهنه از اتاق زدم بیرون .
صدای کل کل های دیمن و استیفن شـدیـد رو اعصابم اسکی مـیرفت.
از دست اینا ، همون طور که مـی رفتم پایین .
یه اخم مهمون ابرو هام کردم آخرین پل هم طی کردم ،با قدم های بلند
رفتم داخل حال یه چیز مثبت که داشتم تا نمـیخـواستم هیچکس نمـی
تـونست صدای پام بشنــوه ،
هاکـان : به به داداش بیـدار شـدی ، خـوب خـوابیـدی ؟
با اخم گفتم : خیلی سرو صدا مـیکنین
رفتم سمت مبل و دستم رو گذاشتم رو تکیه گـاه مبل ،
دیمن : سالم اگر کنی به دیوار بر نمـیخـوره
سرم رو به معنی سلام تکون دادم و رو به استیفن گفتم : دخترا کجان ؟
استیفن : جاشون امن
سرم رو باز تکون دادم به معنیه وقتی ….
برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید