برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد
دانلود رمان عطر ریحان pdf از zed_a با لینک مستقـیم
برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF
نویسنده این رمان zed_a مـیباشـد
موضوع رمان:عاشقانه
خلاصه رمان عطر ریحان
ریحانه شخصیت اصلی داستان؛دختری سختی کشیـده که زندگیش بالاو پائینای زیادی داره
دختری که وضع مالی خـوبی نداره درگیر پیـدا کردن کـاره. تـوی یه تالاری استخدام
مـیشـه و با یکی از پسرا که اونم اونجا کـار مـیکنه//
رمان پیشنهادی:دانلود رمان ممنوعه مرضیه یگـانه
قسمت اول رمان عطر ریحان
آروم وبا قدم هاي بي رمق به سره کوچه رسیـدم. کوچه اي تنگ و با نماي قديمي که
يه جوي باريک و بلند از ابتداي بن بست ما درست تاسر کوچه کشیـده شـده بود….
بوي نا,بوي دست شويي همسايه ها که بخاطر سبک قديمي ساختمون ها تـوي
حیاطشون ساختـه شـده بودتا تـوي کوچه مـیومد.والبتـه اگـه از بوي قرمه سبزي با برنج
ايراني نگذريم که عضولاينفک بوهاي کوچمون بود. پسربچه هاي زشت وکثیف که
يه ذره کوچرو کرده بودن استاديوم آزادي وهرروزوهرروز گل کوچیک بازي مـیکردن
محمدمهدي پسر دماغو وکچلي بود که بیشتر شبیه گرسنگـان سومالي بود,مخصوصا
وقتي که زيرآفتاب از صبح تاغروب گل کوچیک بازي مـیکردو سیاه مـیشـد.به نوعي سردستـه ي
راهزنا بود.وازهمه مهم تر ازمن متنفر بودو منم ازاون.ده سال ازم کوچیک تربود قدش بدتر
از من کوتاه ! ساله باشـه ۲۱ بودو بهش نمـیومد که همـیشـه هم تا يه دور حال همو نمـیگرفتیم
آروم نمـیشـديم. ازهمون دم کوچه چپ چپ همو نگـاه کرديم مثل دوتا خروس لاري -چطوري کوتـوله؟
-برو دهن شوهرننتـو جمع کن از عصري داره مخ هممونو مـیخـوره! نگـاهمو آروم به دره خـونه
انداختم و ترجیح دادم فعلا بیخیال محمدمهدي بشم..کیلیـدو انداختم و وارد حیاط کثیف و
بدترکیب خـونمون شـدم.اولین چیزي که به چشمم خـورد موتـور قراضه ي محمود(ناپدريم) بود
.واولین صدايي که به گوشم خـورد صداي مادرم بود که گفت: -گفتـه پیـدا مـیکنه
آقا محمود///.شمارو بخدا آروم تر -غلط کرد
برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید