برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد
دانلود رمان خانم دزدی که ماه شـد pdf از کیانا بهمن زاد با لینک مستقـیم
برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF
نویسنده این رمان کیانا بهمن زاد مـیباشـد
موضوع رمان: عاشقانه
خلاصه رمان خانم دزدی که ماه شـد
روز ی روزگـاری در شبی تاریک خانوم دزدی در سیاهی شب از دست مامورهای قانون در حال فرار
کردن بود برای اینکه مامورهای قانون دستشون به کوله تـوی دستش نرسه فکر ی به سرش مـیزنه که
همه چی دقـیقا از همـین فکر شروع مـیشـه و…
رمان پیشنهادی:دانلود رمان ریکـاوری سامان شکیبا
قسمت اول رمان خانم دزدی که ماه شـد
با شن یـدن صداشون به کوله ام محکم چنگ زدمو فرارو بر قرار ترج یح دادم
ایـــست
پوزخند تمسخرآمـی ز ی روی لبام نقش بست منتظر باش منم االن مـی ایستم
من نمـیـدونم این آدما تـوی چه فازین یعنی من اونقدر خرم که وایسم تا شماها منو دستگیر
کنین هیچ خـوشم نیومد نوچ نوچ نوچ
در حال یکه با سرعت زیاد مـیـدویـدمو مـیپی چیـدم تـوی یه کوچه دیگـه کولمم روی دوشم انداختم تا بهتر
بتـونم فرار کنم
نترسیـده بودم کـال ترس برای من معنی نداشت فقط کم ی هی جان زده شـده بودم آخه بار اولم نبود برام
عادی شـده بود
به پشت سرم برگشتم دیـدم خبر ی ازشون ن ی ست خـواستم نفس راحتی بکشم که یکهو یک یشون
پیچ یـد تـو کوچه چشمش بهم افتاد داد زد
اونهاش…ایـــــــست
باز این جملرو گفت ای بابا
با دیـدنشون دوباره فرارو بر قرار ترجی ح دادمو دوباره دویـدم اونقدر دویـده بودم که کم کم احساس
مـیکردم تـوان از پاهام هر لحظه داره کـاهش پ یـدا مـیکنه طور ی که چندبار به زور خـودمو گرفتم تا با کله
پرت نشم
سعی مـیکردم به این فکر کنم اگـه به حرف اینا گوش بدمو بایستم چه بالیی سرم م یاد خب فوقش
مـیفتم زندان اما وقتی…
برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید