برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد

دانلود pdf رمان

دانلود رمان آغازی دوباره pdf از الهام عندلیبی با لینک مستقـیم

برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF

  نویسنده این رمان الهام عندلیبی مـیباشـد

موضوع رمان : عاشقانه

خلاصه رمان آغازی دوباره

زنگ اول بود و امتحان ریاضی داشتیم.به کلی فراموش کرده بودم که امتحان داریم و خـودم را اماده نکرده بودم.

نسیم جلوی من نشستـه بود.بیشتر زمان امتحان گذشتـه بود و من به سوالات کمـی جواب داده بودم.

معلم متـوجه کلاس نبود و با یکی از معلم های کلاس بغلی صحبت مـی کرد.سریع از جا بلند شـدم

برگـه نسیم را از زیر دستش بیرون کشیـدم و برگـه ی خـودم را به او دادم و گفتم :جواب بده…..

رمان پیشنهادی:

دانلود رمان برده ی من

قسمت اول رمان آغازی دوباره

نسیم زیر لب در حالی که عصبانی بود گفت:معلوم هست داری چیکـار مـی کنی؟

گفتم:هیس! فقط جواب بده.

نمـی دانم سکینه یکی از همکلاسی هایمان از کجا دیـد،به طرف معلم رفت،در گوشش چیزی گفت و برگشت.با عجله

اسم نسیم را خط زدم و اسم خـودم را روی برگـه نوشتم.سرم را پایین انداختم و طوری وانمود کردم که چیزی خبر

ندارم.

خانم معلم جلو امد و گفت:داری چی کـار مـی کنی؟

سرم را بلند کردم و گفتم:هیچی!

خانم معلم برگـه را از زیر دستم بیرون کشیـد،نگـاهی به ان کرد و فهمـیـد برگـه ی نسیم بوده است.هر دو از کـالس

اخراج شـدیم و مجبور شـدیم بیرون از کـالس،پشت در بایستیم.نسیم از دستم عصبانی شـده بود،گفت:

– اخه چرا من بایـد حساب درس نخـوندن تـو رو پس بدم؟

با شیطنت بهش نگـاهی کردم و گفتم:تا تـو هستی احتیاجی نیست که من درس بخـونم.

با اخم گفت:اره،تا اینطوری خبر بدن و هر دومون رو خیلی مودبانه از کـالس بیرون کنن.

گفتم:تـو ناراحت نباش،یه درسی به این سکینه بدم که تا عمر داره فراموش نکنه.

روز بعد ورزش داشتیم و بعد از یک هفتـه منتظر او…

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید

دانلود رمان