برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد
دانلود رمان عشق بدون جنگ نمـیشـه pdf از عارفه با لینک مستقـیم
برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF
نویسنده این رمان عارفه مـیباشـد
موضوع رمان عاشقانه/طنز
خلاصه رمان
پنج تا دختر شیطون
و پنج تا پسر مغرور
دوتا گروه معروف تـو دانشگـاه که مثل مهرههای بازی شطرنج در مقابل هم هستن و همـیشـه برای در آوردن حرص هم دیگـه مـیجنگن////
اما خبر ندارن که کـارشون به جایی مـیکشـه که برای به دست آوردن دل…..////
برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید
برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد
دانلود رمان مرد قانون مند دختر قانون شکن pdf از کیانا بهمن زاد لینک مستقـیم
برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF
نویسنده این رمان کیانا بهمن زاد مـیباشـد
موضوع رمان: طنز/عاشقانه/کلکلی
خلاصه رمان مرد قانون مند دختر قانون شکن
درباره چند دختروپسره که هرکدوم به شیوه های عجیبی مقابل هم قرار مـیگیرن و با اتفاقات و
ماجراهای جالب و زیادی روبه رو مـیشن رمانی پر از عشق خیانت پنهون کـاری عشقهای اشتباهی
لجبازی و شیطنت و ماجراهای غیرقابل پیشبینی و تصور..یه چرخه عشقـی چند نفره که در آخر
مکمل های هم مـیتـونن کنار هم باشن و اونایی که به اشتباه کنار همن به انتخاب غلط خـودشون
پی ببرند و درست تصمـیم بگیرند نه صرفا احساساتی…..پسران بازیگوشی که به اشتباه عاشق مـیشوند و
دختران فرصت طلبی که عجولانه لیلی مـیشوند و اما دو شخصیت اصلی رمان یه مرد قانونمند و
نفوذناپذیر و یه دختر شیطون و لجباز که از سر اتفاقات اطراف با وجود عشق پنهان درونشون درگیر
چرخه عشقـی دوستاشون مـیشن و به خاطر وجود یک بچه مجبور به تصمـیم هایی مـیشن که کل مسیر
زندگیشونو تغییر مـیـده.رمانی پر از رمز و راز و درعین حال شیرین و خـواندنی طوری که ترجیح مـیـدم
حتی ذره ای از داستان رمانو تـوی خلاصه لو ندم بهتره خـودتـون این رمانو بخـونیـد مطمئنم از این رمان
عین رمان های دیگم خـوشتـون مـیاد برای اینکه یه سری اتفاقات واقعی تر جلوه بده صحنه سازی
رمان تـوی ترکیه اتفاق افتاده و همه شخصیت های رمان ترکیه ای هستن….
رمان پیشنهادی:
دانلود رمان دانشگـاه عشق
برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید
برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد
دانلود رمان یک مشت خالی از زندگی pdf یگـانه با لینک مستقـیم
برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF
نویسنده این رمان یگـانه مـیباشـد
موضوع رمان :عاشقانه
خلاصه رمان:
در مورد مشکلات زندگی زناشویی.اشتباهات و کج فهمـی های ما که همـیشـه عواقب بدی رو برامون رقم مـیزنه… به آینه و شمعدان رنگ و رو رفتـه ی مـیان سفره نگـاه کرد که به جای تصویر خـودشان روی ساعت بالای سرشان تنظیم شـده بود. چهار و چهل و پنج دقـیقه…
برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید
برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد
دانلود رمان تلاقـی عشق و خـون pdf از فاطمه لقایی صفت با لینک مستقـیم
برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF
نویسنده این رمان فاطمه لقایی صفت مـیباشـد
موضوع رمان :عاشقانه
خلاصه رمان تلاقـی عشق و خـون
آروشا، دختر ی که از اول روی پای خـودش ای ستاده.
پدر و مادرش تـوی یک تصادف جونشون رو از دست دادن و تنها با پدربزرگش که صاحب امالک
زیادی هست و همه م ی شناسنش زندگی م ی کنه.
پسر ی تـو زندگیشـه، در اصل خـودش رو به آروشا نزدیک کرده تا مدارکی علیه آتش پسرخاله ی آروشا
پیـدا کنه.
ولی در این راه عاشق هم مـیشن، تا این که پسره طی حادثه ای مـیمـیره و
رمان پیشنهادی:
دانلود رمان ترس از عشق
قسمت اول رمان تلاقـی عشق و خـون
آقاجون صداش رو باال برد، طور ی که برای لحظه ای قلبم فرو ری خت و قدم هام به سمت عقب
هدایت شـد .
نه یعنی، نه! همـین که گفتم!
بغض کردم.
اما آخه آقاجون!
اما و آخه نداره آروشا دیگـه هم این بحث رو ادامه نده.
با موج ی از نا امـیـدی که تـوی چشم هام حلقه بستـه بود، نگـاهش کردم، چی کـار کنم؟
خدایا خـودت کمکم کن.
آقا جون با همون صالبت همـیشگی از کنارم گذشت و در رو پشت سرش بست.
با صدای کوبیـده شـدن در انگـار همه ی امـیـدم به راضی شـدن آقاجون یک باره درهم خـورد شـد.
از طرفی این صدا تا ی د ناراحت ی آقاجون رو اعالم کرد.
نفس عمـیق ی کشیـدم و نگـاهی با کـالفگی به سر تا سر
عمارت کردم؛ عمارت ی که با وسایل سلطنتی و با
شکوه چیـدمان دلنش ین ی گرفتـه بود.
بایـد با محمد صحبت مـیکردم و راه حل ی برا ی این مسئله پیـدا مـیکردیم.
به طرف اتاقم رفتم، در رو باز کردم و وارد شـدم، موبایلم رو از روی ..
برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید
برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد
دانلود رمان عشق تـو سراب بود pdf از فاطمه کمالی با لینک مستقـیم
برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF
نویسنده این رمان فاطمه کمالی مـیباشـد
موضوع رمان :عاشقانه/اجتماعی
خلاصه رمان عشق تـو سراب بود
با پاهای لرزون وارد کـافی شاپ شـدم…
چشم چرخـوندم دختری از گوشـه ی چاپ برام دست تکون داد .
ضربان قلبم بالا رفتـه بود معده ی دردناکم تیر مـیکشیـد
همه وجودم مـیسوخت و حالا که داشتم به واقعیت قدم به قدم نزدیک تر مـیشـدم
ترس تـو وجودم رخنه کرده بود…ترس از، از دست دادن زندگیم و
خـوشبختی چهارساله ام به سختی خـودم رو به مـیز رسوندم
روی صندلی نشستم سلام نکردم…اونم انگـار انتظار سلام از من نداشت چرا که بی حرف پاکتی رو روی مـیز شیشـه ای کـافی به
سمتم هل داد و….
دانلود رمان خاکسترهای خاموش فاطمه کمالی
متن اول رمان عشق تـو سراب بود
سمتم هل داد و گفت:
__هر اونچه که چهارماه ازت مخفی شـده و سعی کردی ازشون سر در بیاری این تـوا
بند کیفم رو تـو مشتم فشردم و به پاکت روبروم زل زدم صداش رو شنیـدم:
__نمـیخـوای بازش کنی؟
دستای عرق کرده ام رو از بند کیفم جدا کردم معدم تیر کشیـد
سرم نبض مـیزد تمام تنم مـیسوخت عرق از روی شقـیقه ام جاری شـد بود و تیره ی کمرم هم دستام مـیلرزیـدن…
لرزش دستام رو با چشمای تیز بینش شکـار کرد پاکت رو با دستای لرزونم برداشتم و
به زور بازش کردم اب نداشتـه ی دهن کویر مانندم رو قورت دادم…در پاکت رو باز کردم و
عکسا رو بیرون کشیـدم چشمام دو دو مـیزد نگـاهم تار مـیشـد و دوباره
واضح عکس اول رو دیـدم…چشمام پر از آب شـد…عکس دوم قطره اشکی از حصار چشم چپم بیرون چکیـد
عکس سوم پلک زدم و به آنی صورتم پر از اشک شـد و
نگـاهم واضح عکس چهارم…هق زدم عکس پنجم معدم تیر کشیـد و امونم رو بریـد
عکس ششم تنم خیس عرق شـد و صورتم خیس اشک عکس آخر مردم…روح از تنم جدا شـد خدا بیامرزم
پایان خـوش //پیشنهاد مـیکنم حتما دانلودش کنیـد
برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید
برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد
دانلود رمان دوئل دل pdf از مدیا خانم با لینک مستقـیم
برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF
نویسنده این رمان مدیا خانم مـیباشـد
موضوع رمان :عاشقانه
خلاصه رمان:
در فضای خفقان آور و ترسناکِ مـیانتان هر روز برای زنده ماندن کمـی بیشتر از قبل دست و پا زدمنه اینکه زندگی کردن را یادم نداده باشند… نه..!!فقط مـیانِ این دود و باروت، هر روز کمـی بیشتر از دیروز نفس کشیـدن را فراموش کردم..خط فرضی و قرمز مـیان حفره های تفنگِ شما، مرز مـیانِ احساس و زندگی ام را ساخت…پابرهنه و محکم،
برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید
برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد
دانلود رمان من دختر افسانه ایم pdf محدثه فارسی با لینک مستقـیم
برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF
نویسنده این رمان محدثه فارسی مـیباشـد
موضوع رمان : عاشقانه و احساسی
خلاصه رمان:
داستان اینبار ما راجب یه دختریه که با استفاده از نیروی فوق العاده ماوراییش، مـی تـونه تمام موجودات خطرناکی که تـوی سیاره زمـین هستند رو از بین ببره! داستان متفاوتیه مثل داستان مـیشا دختر خـوناشام (۲ جلد ) اگـه نخـونیـد از دستتـون در رفتـه!
برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید
برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد
دانلود رمان اشتباه دلم pdf از سمـیرا با لینک مستقـیم
برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF
نویسنده این رمان سمـیرا مـیباشـد
موضوع رمان :عاشقانه
خلاصه رمان:
زنی که بهخاطر اشتباه یکی دیگـه زندگیش نابود مـیشـه؛ ولی مردی پیـدا مـیشـه که مـیخـواد دست زن قصهمون رو بگیره و سرپاش کنه؛ ولی خـودش باعث مـیشـه اون زن هر روز بیشتر با مشکلات دستوپنجه نرم کنه و اتفاقاتی براش پیش بیاد که حتی مرگ رو به زندگی ترجیح مـیـده و…
برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید
برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد
دانلود رمان خـورشیـد نیمه شب جلد پنجم(گرگ و مـیش) pdf از استفانی مه یر با لینک مستقـیم
برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF
نویسنده این رمان استفانی مه یر مـیباشـد
موضوع رمان: عاشقانه/ترسناک
خلاصه رمان خـورشیـد نیمه شب جلد پنجم(گرگ و مـیش)
خـورشیـد نیمه شب کتابی از سری رمان های Twilight نوشتـه ی استفانی مایر مـی باشـد و
شرح دوبارهای از کتاب اول این مجموعه است با این تفاوت که این بار داستان را از زبان بلا نخـواهیـد شنیـد
بلکه اینبار ادوارد کـالن داستان را از دیـد خـود برای شما نقل خـواهد کرد
رمان پیشنهادی:
دانلود رمان حاملگی اجباری
قسمت اول رمان خـورشیـد نیمه شب
من هیچ وقت دچار سانحه نشـدم بلا تا حالا حتی یه جریمه هم
نگرفتم به او نیشخند زدم و به پیشانیم دست کشیـدم حتی
مضحک تر هم شـده بود- چه غیر منطقـی بود که مـی شـد در مورد چیزي
خیلی محرمانه و عجیب با او شوخی کنم یه ردیاب درونی
تـوي من کـار گذاشتـه شـده
با طعنه گفت : چه بامزه صدایش بیش از اینکه عصبانی باشـد
هراسان بود چارلی یه پلیسه یادت که نرفتـه من طوري تربیت
شـدم که به قوانین رانندگی احترام بزارم از این گذشتـه اگـه تـو این
ولوو رو به تنه ي یه درخت بکوبی و هیکلمون رو به طرح اون تبدیل
کنی احتمالاً فقط خـودت مـی تـونی از جا بلند شی و راه بري
تکرار کردم : احتمالاً خنده ي خشکی کردم بله ما در یک
تصادف رانندگی کـاملاً متفاوت بودیم علارغم مهارت من در رانندگی
او حق داشت بترسد اما تـو نمـی تـونی
آهی کشیـدم و آهستـه تر راندم خـوب شـد؟
نگـاهی به سرعت سنج انداخت کم و بیش
آیا این براي او خیلی سریع بود ؟ زیر لب گفتم : از رانندگی
با سرعت کم متنفرم اما اندکی دیگر از سرعتم کـاستم
پرسیـد : تـو به این مـی گی سرعت کم؟
برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید
برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد
دانلود رمان عشق به یک آلفا pdf از زهرا .ن با لینک مستقـیم
برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF
نویسنده این رمان زهرا .ن مـیباشـد
موضوع رمان : ترسناک/عاشقانه/غمـگین/تخیلی
خلاصه رمان عشق به یک آلفا
دختری به زلالی اب …..
به زیبایی خـورشیـد ….
سلن راد دختره مھربون ولی لجباز ….
مردی مرموز ….
دنیایش به تاریکی شب ….
ساتکین اندرا مردی با دلی سنگی ولی مھربان.
خب در ادامه سرنوشت این دوتا رو روبری ھم قرار مـیـده واین دوتا عاشق
ھم مـیشن اما با ورود برادر سلن که ھمه فکر مـیکردن مرده و تـوی
رسیـدن سلن به ساتکین وقفه مـیندازه .وایا سلن وساتکین به ھم
مـیرسن چه کسی مـیـدونه اینده چه چیزی براشون رقم زده..
رمان پیشنهادی:
دانلود رمان تـو سهم منی
قسمت اول رمان عشق به یک آلفا
(سلن)
باصدای الارم گوشیم بیـدار شـدم یه نگـاه به ساعت انداختم ۹بود از تختم
بلند شـدم وبه سمت سرویس اتاقم رفتم بعد از گرفتن یه دوش به
سمت کمدم رفتم یه دست لباس راحتی برداشتم وپوشیـدم جلوی مـیز
ارایشم نشستم وموھای قھوه ایم که تا کمرم مـیرسیـد رو خشک کردم
تـو اینه به خـودم نگـاه کردم…
پوست سفیـد وصاف .چشمای سبز تیره .ابروھای ھشتی
دماغ کوچیک وقلمـی .قدمم که ۱۷۵ بود وخدارو شکر لاغر بودم .
دست از انالیز صورتم برداشتم وبه سمت اشپزخـونه رفتم …
من:مامان جون کجایی ؟
مامان:بیا دخترم تـو اشپزخـونه ام .
من:اومدم
مامان:صبح بخیر دختر خـوشگلم
من:صبح تـوام بخیر مامان جونم .
مامان:بیا صبحونه بخـور
من:مامانی بابا نیست ؟
مامان:نه دخترم امروز بابات قرار داد داشت زود تر رفت.
من:اھان.
برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید