برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد
دانلود رمان و شایـد گـاهی عشق pdf از shadi joon و blue berry لینک مستقـیم
برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF
نویسنده این رمان shadi joon و blue berry مـیباشـد
موضوع رمان عاشقانه
خلاصه رمان و شایـد گـاهی عشق
داستان درباره ی دختری به اسم پرنیان هستش که تـو شرکت پدرش مشغول به کـاره
یه روز به اشتباه با یک غریبه تماس مـیگیره که بعد اون تماس صاحب شماره مدام بهش اس مـیـده
تا اینکه پرنیان با یکی از مهندسین شرکت پدرش ازدواج مـیکنه اما…
رمان پیشنهادی:دانلود رمان عرق سگی مسیحه زادخـو
قسمت اول رمان و شایـد گـاهی عشق
تـو شرکت بودم و کلی کـار سرم ریختـه بود این مهندس عظیمـی هم ول نمـیکرد راست
مـیرفت چپ مـیومد مـیگفت: خانوم عزیزی اینجاش مشکل داره دیگـه قاطی کرده بودم
درد کمرم کم بود اینم اضافه شـده بود کم مونده بود بهش بگم مردک خـودت مشکل
داری آخه زیادی گیر بود به همه چیه نقشـه گیر مـیـداد منم دیگـه داشتم به حد انفجار
مـیرسیـدم این الی هم معلوم نبود کجاست هرحرفی عظیمـی مـیزد منم یه فحشی نثار
الهه مـیکردم الهه دوست دانشگـاهیم بود که بعد از لیسانس با هم همکـار شـده بودیم
بچه ی شاد و با نشاطی بود کلاً باهم جور بودیم وقتی با هم بودیم این قدر چرت و پرت
مـیگفتیم که نگو تـو فکر الی بودم که این عظیمـی یهو داد زد: خانوم عزیزی با شما هستما!
مردک انگـار با زیر دستش صحبت مـیکنه منم با همون لحن گفتم: همـین جام معلومه
خانوم دو ساعتـه دارم صداتـون مـیکنم این نقشـه کلی ایراد داره از اتاق بیرون اومدم و
رفتم آبدارخـونه چون اونجا کسی نبود و مـیتـونستم راحت هر چی دلم مـیخـواد به الی بگم
شمارشو از حفظ گرفتم تا گوشیو برداشت شروع کردم: الهی جز جیگربزنی دختر
معلوم نیست کدوم قبرستـونی هستی منو ..
برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید
برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد
دانلود رمان سرنوشت و جریان زندگی من pdf ستاره چشمک زن با لینک مستقـیم
رمان عشق شیرینبرای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF
نویسنده این رمان ستاره چشمک زن مـیباشـد
موضوع رمان:عاشقانه
خلاصه رمان سرنوشت و جریان زندگی من
داستان زندگی آمـیتیس دختر فقـیری که باباش و داداشش مـی خـواستن تـو سن ۱۵ سالگی شوهرش بدن اما
به کمک مادرش فرار مـیکنه دختری که سرنوشت دنبال خـودش مـی کشونه
تا جایی که مـی خـواد بعد از مرگ استاد و همسرش تنهایی ۲ تا بچه رو بزرگ کنه و
رویاهاش و بلند پروازی هاش کـار دستش مـی ده و باعث مـیشـه پلیس تـو زندگیش نقش پیـدا کنه…
دانلود رمان ماه من ستاره چشمک زن
بخش اول رمان سرنوشت و جریان زندگی من
دباشن داشتـه وجود هایی آدم شایـد حتی و جانوران رود این طول در و داره جریان رودي مثل زندگی ما سرنوشت تـو**
برسیم رود این تـه هب سربلندي و موفقـیت با بتـونیم که باشیم بلد خـوب رو شنا و کنیم شنا طوري بایـد ما جالب اتفاقات با
با بخـوایم هاگ اما مـیرسیم رود این تـه به ما ناخـواه یه خـواه البتـه باشـه داشتـه تاثیر ما کـار رو نبایـد چیز هیچ و کس هیچ و
که ینها مهم همـینطوره هم زندگی رسیم مـی سرشکستـه و مرده بریم هدف و موقعیت گرفتم نظر در بدون و بیخیالی
با عمرمون ایانپ به بتـونیم ما مـیندازه راه که هایی بازي با و باشـه نداشتـه تاثیر ما زندگی تـو نوشت سر هاي نوشتـه دستْ
راضی ام از هم خدا یعنی کـارگردان که باشیم خـوبی بازیگراي سرنوشت هاي بازي همه تـو و و برسیمآروم باشیـد
خدتـون مراقب مـیخندم خـواهر تا ۲ شما دست از من چقدر بالا مـیاد سخت نفسم گرفت درد دلم خدا واااااي
خداحافظ برو
خـوشگله خانوم باباي گن مـی هم با: ترانه و تارا
ردنک شاد رو زندگیم که واقعا دارم دوستایی
برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید
برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد
دانلود رمان شـهره شـهر pdf از سامان با لینک مستقـیم
برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF
نویسنده این رمان سامان مـیباشـد
موضوع رمان:عاشقانه/اجتماعی
خلاصه رمان:
صدای خنده ها در فضا مـیپیچیـد بوی قلیان، شب گرم آخر تابستان را انباشتـه بود زن کودکش را به آغوشش فشرد پشت در رستـوران سنتی کز کرد دل کندن برایش سخت بود دو ماهی مـیشـد که کودکش را روز و شب پی اش کشیـده بود و به او مهر ورزیـده بود دیگر نمـیتـوانست راه زیادی را آمده بود تا به اینجا رسیـده بود، اینجایی که ممکن بود کسی کودکش را بیایـد و در آسایش پرورشش دهد، نه مانند او آواره کوچه و خیابان
نمـیخـواست دخترکش آواره باشـد
تکه کـاغذی که بر روی آن نام کودکش را نوشتـه بود از جیب بیرون آورد و در لباس او جا داد
برای آخرین بار بوسیـدش
برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید
برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد
دانلود رمان تیارا pdf از تیام ۲۳ لینک مستقـیم
برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF
نویسنده این رمان تیام ۲۳ مـیباشـد
موضوع رمان: عاشقانه/اجتماعی/معمایی
خلاصه رمان تیارا
تیارا دختری که تازه پدر و مادرش رو تـوی یک حادثه از دست داده و حالا مجبوره که کـار کنه و
تـوی یک آرایشگـاه مشغول به کـار مـیشـه همه چیز خـوب پیش مـیره تا اینکه یه غریبه
که خیلی هم غریبه نیست وارد زندگیش مـیشـه و…
رمان پیشنهادی:
دانلود رمان سکوت بره ها
برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید
برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد
دانلود رمان عشق فنا ناپذیره pdf از یاسمـین خـوشنام با لینک مستقـیم
برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF
نویسنده این رمان یاسمـین خـوشنام مـیباشـد
موضوع رمان : عاشقانه/اجتماعی
خلاصه رمان عشق فنا ناپذیره
آن بیرون ، ورای آنچه درست و غلطه ، ورای آنچه تصور مـی کنی
دشت پهناوری است ، آنجا همدیگر را مالقات مـی کنیم آنجا ، جایی است که برای
عشق ما ارزش قائلند برای عشقـی که در آن فنا شـدیم .. ولی ولی نگذاشتیم که
عشقمان فنا شود.راجع به دختری به نام نیها که تـوی هند مدل هستش و
عاشق همکـار قدیمـیش شـده اما آرین ازدواج مـیکنه و اونو تـو حسرت مـیزاره…
رمان پیشنهادی:
دانلود رمان نبض یک مرد
قسمت اول رمان عشق فنا ناپذیره
وسایلم رو سریع از تـوی آموزشگـاه جمع کردم … همه شون رو تـوی کیف چرم مشکی بزرگم ریختم و از
موسسه بیرون زدم .
– نـــــیــــهـــــا …. نــــــیــــــهـــــا … !
صدای تینا بود که بلند داد مـی زد و صدام مـی کرد … برگشتم تا ببینم چیکـارم داره … تا برگشتم تینا افتاد
روم و پخش زمـین شـدم .
– آخ
با صدای بلند فریاد زد … آخه من نمـی دونم این تینا افتاده روی من ، من رو پرس کرده … این بایـد داد بزنه
یا من ؟
– هیکل خپلت رو از روم جمع کن … شبیه سوسک لهم کردی !
– چی ؟
– مـیگم از روم بلند شو !
وقتی که فهمـیـد من رو داره با وزن ۰۸ کیلوییش له مـی کنه ، سریع بلند شـد .
– وای نیها تـورو خدا من رو ببخش … از عمد نبود .
– باشـه حاال … چیکـارم داشتی ؟
– بیا موبایلت رو روی مـیز جاگذاشتـه بودی !
موبایلی رو که بابام برای تـولد پارسالم بهم هدیه داده بود از دست تینا گرفتم و دوباره به راه خـودم ادامه دادم
به ایستگـاه اتـوبوس رسیـدم … سوار شـدم … چشمام رو بستم تا ایستگـاه مد نظرم رو اعالم کنه … امروز
خیلی با آقای جیمز صحبت کردم تا راضی شـد که من از آموزشگـاه ….
برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید
برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد
دانلود رمان در بند او اما آزاد pdf از رویا احمدیان با لینک مستقـیم
برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF
نویسنده این رمان رویا احمدیان مـیباشـد
موضوع رمان: عاشقانه
خلاصه رمان در بند او اما آزاد
زندگی پسری ۲۵ ساله به نام وفا، پسری عیاش و خـوش گذران که قدر دختری که عاشقانه
دوستش داشت را نداست و با یک اختلاف بچه گـانه راهشان از هم جدا شـد و هما از سر لجبازی
با پسر عمویش ازدواج کرد و اکنون بعد از چند سال …
رمان پیشنهادی:
دانلود رمان بوی مسک
دانلود رمان زندگی به شرط شیطنت
قسمت اول رمان در بند او اما آزاد
سرم را درمانده به دیوار تکیه داده و با چشمانی گریان و لبانی از شـدت بغض لرزان به چشمان عسلی و
شرمنده اش چشم مـی دوزم. ناخداگـاه دستم روی شکمم لخزیـد و لب گزیـدم. دستش را به کمک زانوی
خم شـده اش حائل سرش کرد و خستـه تر از قبل نگـاهم مـی کند. لب روی هم مـی فشارم تا هق هق
گریه ام بلند نشود و رسوایم نکند که چقدر غم در خانه دلم آوار گشتـه و چقدر مـی سوزد. هردو مقصریم!
هردو بایـد خجالت زده و مایوس باشیم! هردو لیاقت مان این شرمساری و سر شکستی است.
آهی عمـیق مـی کشـد که سینه اش به شـدت بالا و پایین مـی شود و داغ جگر مراهم تازه مـی کند.
صدای آرامش به گوشم مـی رسد. -غم آخرمون باشـه… چشمانم را پر درد مـی بندم که چند قطره اشک
از چشمانم مـی ریزد و گونه های تب کرده ام را بیش از پیش مـی سوزاند. متـوجه بلند شـدنش که مـی شوم،
پلکهای متـورمم را به آرامـی مـی گشایم و به قامت نسبتا بلندش چشم مـی دوزم. نگـاهش گریزان است و کمرش خم.
دستش را سویم دراز مـی کند…. – بایـد بریم دیر شـد.
سرم را چند بار پیاپی …
برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید
برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد
دانلود رمان فرشتـه تنهایی pdf از dokhi divone با لینک مستقـیم
برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF
نویسنده این رمان dokhi divone مـیباشـد
موضوع رمان : عاشقانه/غمـگین/طنز
خلاصه رمان فرشتـه تنهایی
از زبون دو شخصیت اصلی یعنی ماهان و فرشتـه و یه شخصیت مکمل ینی
رویا رمان در مورد یه عشق خـواهرانست که در نبود معشوقش بارها و بارها شکست..
درمورد دختریه که برای پیـدا کردن و دوباره دیـدن برادرش که نصفی از وجودش بود
تقریبا کل ایرانو الک کرد و درست زمانی که دیگـه کم اورده بود…
زمانی که مـیخـواست وایسه و بگـه باشـه زندگیتـو بردی من تسلیم…
یه حادثه حافظشو ازش گرفت..حافظه ای که پر بود از خاطرات..
خاطره هایی که گـاهی خیلی بیرحم مـیشـدن و قصد شکستن ذره ذره وجودشو داشتن و
گـاهی خیلی شیرین مـیشـدن که دلش پر از امـیـد مـیکرد….
با افتادن این اتفاق دیگـه چیزی از دردا و غمای گذشتـه نمـیـدونست..
بی خیال مـیخندیـد و شاد بود و دره دلشو رو عشق وا مـیکرد…
تا اینکه یه عشق یواشکی وارد قلبش شـد و دوباره اون گذشتـه نحس برگشت..
تـوی این دنیا زندگی فقط مـیخـواد یه چیزو به ما بفهمونه : هیچ چیز از هیچکس بعیـد نیست..
رمان پیشنهادی:
دانلود رمان فرشتـه شکستـه شـده
قسمت اول رمان فرشتـه تنهایی
با بی حوصلگی ماشینو پارک کردم بازم یه روز مزخرف دیگـه کیفمو برداشتم و راه افتادم سمت
محوطه دانشگـاه هی به خـودم غر مـیزدم:
رویا به به عزراییل خانم چطوری عزیزم؟باز ک داری با خـودت وز وز مـیکنی خستـه شـدم
باو کی این درس لعنتی تموم مـیشـه یه دله سیر بکپم
عمت پاچه مـیگیره ک سگـه گمشو حوصله تـو یکی رو ندارم رویا گمشو پلیز…
رویا باز از دنده چپ پا شـدی پاچه مـیگیری؟
رویا منو باش وقت عزیزمو با حرف زدن با یه سگ تلف مـیکنم,زد زیاد خانم هاپوهه
دندونامو با حرص رو هم سابیـدم و بش …
برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید
برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد
دانلود رمان دختر سرکش pdf از cool girl,yalda.angel ,doni.m با لینک مستقـیم
برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF
نویسنده این رمان cool girl,yalda.angel ,doni.m مـیباشـد
موضوع رمان :عاشقانه
خلاصه رمان دختر سرکش
داستان راجع به دختر و پسره ایه که از روی لجبازی و بخاطر تسخیر یه خـونه با هم ازدواج مـیکنن
و قرار مـیشـه هرکی که بتـونه اون یکی رو از خـونه بندازه بیرون خـونه مال اون بشـه
ولی…
رمان پیشنهادی:دانلود رمان جام عقـیق مرضیه یگـانه
قسمت اول رمان دختر سرکش
تـه کـالس نشستـه بودم و داشتم ادامسو با ولع تمام مـیجویـدم و
در همون حال هم نقاشی نیم رخ معلم فسفه رو که
حسابی هم دماغش تـو افسایـد بودو مـیکشیـدم که دستی روی
شونهام قرار گرفت بغل دستیم شـهره لبخند کجکی زد و
سر تاسفی تکون داد سرمو برگردوندم عقب و با معلم تاریخ
چشم تـو چشم شـدم چشماش سرخ سرخ بود :خـوب
خانم ارمان یکبار خالصه این قسمت درسو واسه دوستات بگو ببینم
سیخ سر جام نشستم و با مظلومـیت تمام گفتم«من این قسمتـو متـوجه نشـدم
:منم جای تـو یه لنگـه دمایی مـینداختم تـو دهنمو یه بند
در حال تمسخر دیگران بودم درسو متـوجه نمـیشـدم
سرمو اییین انداختم و ریز ریز خندیـدم
:ادامستـو در بیار خانم ارمان
ادامسو با بزاق دهنم قورت دادم و گفتم :به جون
شما ادامس نیس جلد کتابم بود خانم مرادی
کـالس از خنده منفجر شـد و معلم هم منو وادار کرد که از
کـالس برم بیرون زنگ اخر بود و منم کیفمو برداشتم و
بدون اعتراض رفتم بیرون و قبل از اینکه برم بیرون شکلکی
واسه معلم دراوردم و همه دوباره خندیـدن معلم طفلک
هم متعجب از خنده های بچه ها متعجب به من زل زد و
من مغموم از در کـالس خارج شـدم گوشـه ای از راهرو
نشستم و کتاب دن کیشوتـو از تـو کیفم دراوردم تا برای بار …
برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید
برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد
دانلود رمان چهل تکه ای به نام دل pdf از فائزه_سعیـدی با لینک مستقـیم
برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF
نویسنده این رمان فائزه_سعیـدی مـیباشـد
موضوع رمان: عاشقانه/اجتماعی/رازآلود
خلاصه رمان چهل تکه ای به نام دل
مدد جویی اجتماعی که ناخـواستـه از طرف مرکز بازپروری سراغ موردی مـیره که تقریبا از همه طرف قطع امـیـد شـدند و
تنها کور سوری آخرشون همـین خانم مدد جوی داستان ماست که قراره نقش فرشتـه نجات رو برای دختر کوچولوی
داستانمون انجام بده ولی وقتی ماجرای زندگی و اتفاقاتشو مـیفهمه راز های زندگی این خانم مدد جو آشکـار مـیشـه و
زندگیش تحت تاثیر قرار مـیگیره…..
رمان پیشنهادی:
دانلود رمان ولی من دوسش دارم
دانلود رمان بمون تا نفس بکشم
دانلود رمان بد یمن
دانلود رمان تـوتیای چشمم
ارمانا پرونده خانم سبحانی را پیگیری کردی؟
با صدای الله سرمو از تـو پرونده پیش روم بلند مـیکنم و درجوابش مـیگم:
_اره امروز قرار ساعت بیاد.
سری تکون مـیـده..
_اووف خستـه شـدم بخدا..
_اره بخدا..اینارم که مـیخـونم بدتر بهم مـیریزم..
عینکمو از چشمم کنار مـیزنم و با خستگی چشمهای خستـه و دردناکمو
مـیمالونم.جلوی خمـیازه امو مـیگیریم و بدنمو کمـی کش مـیـدم.
_پاشم برم که کلی پرونده مونده چونم گرم شـه به حرف یادم مـیره..
مـیخندم و مـیگم:
_خـوش اومدی..
سر تکون مـیـده و از اتاق مـیره.با رفتنش پرونده رو جلوتر مـیکشم و مشغول خـوندنش
مـیشم.زن سی ساله ای که با مرگ شوهرش بیوه شـده و خانواده همسرش همون
هیچ اموالشو هم باال کشیـدنو اشو با جاش بردن!زن بی پناهی که نیازمند مساعده
وکمکه..دختر پنج ساله ای داره که تـوانایی صحبت نداره و زیر پوشش بهزیستیه…
برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید
برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد
دانلود رمان پرشان pdf از روشا با لینک مستقـیم
برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF
نویسنده این رمان روشا مـیباشـد
موضوع رمان :عاشقانه
خلاصه رمان پرشان
درباره ی دختری به اسم پرشان هستش که به خاطر شیطون و تخص بودن دوبار
تـو دام تجاوز پسری به اسم سپهر مـیفتـه ولی هر دفعه یه جوری از مخمصه فرار مـیکنه تا اینکه..
رمان پیشنهادی:دانلود رمان جس کبود روشا
قسمت اول رمان پرشان
پرشاااااااان ……..ميكشمت
با صداي داد پدرام پارچ و روي زمين
انداختم و با كله از اتاق بيرون پريدم .
وايسا زلزله تا خـودم نگرفتمت تيكه تيكه ات كنم .
پشت پدر كه ايستاده بود و به قيافه ي
پدرام مي خنديد سنگر گرفتم و گفتم :
تـو خـواب ببيني !
پرشان من گفتم بري پرهام و بيدار كني نه اينكه بفرستيش زير دوش آب .
نگـاهي به مامان كه تـوي چارچوب در ايستاده بود كردم و گفتم :
آخه خـودت بگو مامان خانم اين خرس
خـوش خـواب به جزء اين كار جور ديگـه اي بيدار ميشـه ؟
معلومه كه بيدارميشم تـوبلد نيستي مثل آدم منو بيدار كني ؟
پدرام بس كن برو لباست و عوض كن بايد بريم
بلكه براي يه بارم شـده همه منتظر ما نباشند .
پدرام در حاليكه به سمت اتاقش مي رفت برايم خط و
نشان مي كشيد كه منم به تلافي براش زبونم و در آوردم .
دختربس كن اينقدر داداشت و اذيت نكن .
آخي بميرم اين پسر شما هم كه مظلوم !!!!!
آقا سينا به جاي خنديدن يكم اين دخترت و نصيحت كن بلكه دست از اين كاراش برداره .
و بعد از اين حرف پشتش را كرد و داخل آشپزخانه رفت ، با رفتن مامان پدر ريزريز خنديد و
برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید