استیل رمان
دانلود رمان
دانلود رمان با سقوط دست های ما pdf از زینب ایلخانی با لینک مستقیم

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد

دانلود pdf رمان

دانلود رمان با سقوط دست های ما pdf از زینب ایلخانی با لینک مستقـیم

برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF

  نویسنده این رمان زینب ایلخانی مـیباشـد

موضوع رمان :عاشقانه 

خلاصه رمان:

 مهم نيست در چه سنى كجا چه طور اشتباه يا درست اولين بار عاشق شـده باشيد ! همين واژه “اولين “كه ضميمه عشق شود چنان اين صفت و موصوف را مقدس ميكند كه ديگر در همه عمرت چيزى قادر نيست ابهت اين حس را دست بگيرد! عشق اول! با همه سادگى و كودكي اش قلبش را سرتاسر به او ميبخشـد اين عشق بزرگش ميكند و تاوان اين بزرگ شـدن براى شيداى ِ”با سقوط دست هاى ما” چه چيز ميتـواند باشـد جز…؟!

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید

دانلود رمان

دانلود رمان این عشقه pdf از شعله با لینک مستقیم برای اندروید و کامپیوتر

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد

دانلود pdf رمان

دانلود رمان این عشقه pdf از شعله با لینک مستقـیم

برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF

نویسنده این رمان شعله مـیباشـد

موضوع رمان عاشقانه/کلکلی

خلاصه رمان این عشقه

من اه برو ديگـه حمال جو بکش کنار اآلن پليس ميگيرتم د برو ديگـههه .

بيتا داري چه گوهي ميخـوري

من همون گوهي که جناب عالي ميل ميکني

بيتا من مث تـو موقع گيم بازي کردن با کـاراکتر گيم حرف نميزنم

من به تـو ربطي نداره

رمان پیشنهادی:دانلود رمان آنلاین کـابوس نامشروع ارباب مسیحه زادخـو

قسمت اول رمان این عشقه 

بيتا مرحله چندي

من آخراشم

بيتا پس مونده به من برسي

من تـو برو نامزد بازيت و بکن ترو چه به wanted most

بيتا من ميدوني چند تا گيم بازي کردم تمومشون هم کردم

من آره يادمه آساسين و که بازي ميکردي کم مونده بود شلوارت و خيس کني

بيتا تازه رفتم ۳ شم خريدم وسطاشم

من چشمات و انگشتات با هم سالمت

بيتا مهسا نمک نريز بيا اين عکس هاي من و

بزن تـو فايل کـامپيوترت ميخـوام فرمتش کنم حيفه

از گيم خستـه شـدم بستمش

من بده

مموري بيتا رو گرفتم و گذاشم رو ريدر و کردمش تـو درگـاه يو اس بي

من واسه مهموني چي بپوشم

بيتا نميدونم فعال ۳ روز مونده ولي من قراره يه پيرهن سفيد خـوشگل بپوشم

من يووووووووخ بابا ميخـواي سياه بپوش مجلس نامزديتـه سفيد نپوشي ميخـواي چيکـار کني

راستي تـو که ماشاهلل از وجود لوازم الکتريکي بهره مندي چرا فايل هات وميدي من بزنم

تـو لب تاپم بيتا به همشون زدم رو آيپد و psp هم زدم

لي ميترسم چه کنم اين مبين همشون و دستکـاريکنه

من نه بابا

بيتا خفه شو

من راحت باش تـو بيتا اين چه عکس هاییه انداختي هههههه کجا اينارو گرفتي همه چه

س/ک/سي ان!!!

بيتا يادتـه گفتم بيا بريم به يکي از اين مهمونياي دوست ميالد نيومدي قر دادي اونجاست

من

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید

دانلود رمان

دانلود رمان معشوقه مشترک pdf با لینک مستقیم

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد

دانلود pdf رمان

دانلود رمان معشوقه مشترک pdf فاطمه مرادی با لینک مستقـیم

برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF

نویسنده این رمان فاطمه مرادی مـیباشـد

موضوع رمان :عاشقانه/اجتماعی/ازدواج اجباری

خلاصه رمان:

رمان درباره ی دختری است که با سختی های فراوان به عشقش مـیرسد ولی دست روزگـار نمـیگذارد که خـوشبختی او پایـدار باشـد
او بایـد دست به انتخاب بزند و از بد و بدتر یکی را انتخاب کند او بایـد تسلیم یک رسم شود..پایان خـوش///

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید

دانلود رمان

دانلود رمان پرچین عشق pdf از ناهید شمس با لینک مستقیم

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد

دانلود pdf رمان

دانلود رمان پرچین عشق pdf از ناهیـد شمس با لینک مستقـیم

برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF

  نویسنده این رمان ناهیـد شمس مـیباشـد

موضوع رمان : عاشقانه

خلاصه رمان پرچین عشق

سالهاست که پرنیا چند جمعه در مـیان به همراه پدر بر سر مزار مادرش مـیآیـد .

فاتحه ای مـیخـوانند و بعد از اینکه سعیـد سالاری یعنی همان پدر پرنیا لحظاتی

چند به دور دستـها مـینگرد و گـاهی نم اشکهایش را با پشت دست پاک مـیکند و

زمزمه هایی با کسی که سالهاست در زیر خروارها خاک خـوابیـده است

مـیکند بلند مـیشود و با پشتی که معلوم است از نامردمـیهای زمانه

خستـه شـده است دست پرنیا تنها یادگـار عزیز از دست رفتـه اش را

مـیگیرد و به همراه هم از قبرستان خارج مـیشوند …

رمان پیشنهادی:

دانلود رمان قبول مـیکنم

قسمت اول رمان پرچین عشق

بارها پرنیا کنجکـاوانه از پدرش مـیپرسد پس پدر کی مـیخـواین

به سوالهای بی جوابم پاسخ بدین ؟ چرا پرده از راز

مهر زده زندگیتـون بر نمـیـدارین ؟ بخدا فکرهای جور واجور

دست از سرم بر نمـیـداره ! دارم دیوونه مـیشم . باور

مـیکنی پدر ؟ شایـد فکر مـیکنین هنوز بچه ام و نمـیتـونم

حرفهاتـون رو درک کنم ؟ پدر همانطور که گوشـه سبیل

خاکستری و مردانه اش را مـیجود و به چشمهای دخترش که

حال هر روز بیشتر از روز قبل شبیه به چشمهای سیاه و

زیبای مـینا مـیشود نگـاه مـیکند و مـیگویـد : نگران نباش دخترم

فکر مـیکنم به روزی که قولش رو دادم نزدیکتر

مـیشویم خـودتـو آماده کن همـین روزها خبرت مـیکنم تا صندوقچه

مهر و موم شـده ی اسرارم رو برات بگشایم . شایـد

که از دل نگرانیهایت کـاستـه شود !

لبخند رضایت بخشی کنار لبان قلوه ای و زیبای پرنیا مـینشیند و

با خـود مـیگویـد : خدای من … هر چه زودتر آن روز

موعود رو برام برسون مـیخـوام از مادر بدونم از گناهی که

مرتکب شـده اما پدر اونو بیاونو بی گناهی مظلوم مـیخـواندش !

مـیخـوام بدونم چرا طلوع و غروب زندگیش جاده ای کوتاه و تاریک بوده..

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید

دانلود رمان

دانلود رمان پناه اجباری pdf از thunder kiz & ayda m با لینک مستقیم

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد

دانلود pdf رمان

دانلود رمان پناه اجباری pdf از thunder kiz & ayda m با لینک مستقـیم

برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF

  نویسنده این رمان thunder kiz & ayda m مـیباشـد

موضوع رمان :عاشقانه

خلاصه رمان:

آدم کوچولو ها هم دل دارن … مـیخـوان زندگی کنن … مـیخـوان واسه خـودشون کیف دنیا رو ببرن … مـیخـوان بزرگ شن … اما آروم آروم … مـیخـوان عاقل شن اما یواش یواش …. اشتباه مـیکنن تا یکی راهنمائیشون کنه ….. زمـین مـی خـورن تا یکی دستشون و بگیره …. چقدر سختِ که مجبور شی زود بزرگ شی …

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید

دانلود رمان

دانلود رمان ویرانگر سرخ pdf از پریسا محمدی با لینک مستقیم

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد

دانلود pdf رمان

دانلود رمان ویرانگر سرخ pdf از پریسا محمدی با لینک مستقـیم

برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF

  نویسنده این رمان پریسا محمدی مـیباشـد

موضوع رمان : عاشقانه

خلاصه رمان ویرانگر سرخ

دختری به اسم ایرن برای نجات مادرش وارد خـونه ی شش پسر مـی شـه که متـوجه مـی شـه اونا خـون آشامن.

زندگی اون کـاملا دگرگون مـی شـه و حقایق و راز های زندگیش کم کم فاش مـی شن و این باعث مـی شـه که ..

رمان پیشنهادی:

دانلود رمان با درد خـوشبختم

قسمت اول رمان ویرانگر سرخ

از ماشین پیاده شـدم و به سمت خـونه بزرگ و وحشتناکی که قرار بود

از این به بعد خـونه ی ابدی من باشـه، حرکت کردم.زنگی وجود نداشت!

در باز بود، آروم داخل شـدم و پرسیـدم – کسی نیست؟

بعد از نشنیـدن جواب، نگـاهم رو به اطراف دادم تا شایـد بتـونم کسی روپیـدا کنم ولی کسی نبود.

چند قدمـی جلو رفتم و قبل این که فرصت انجام کـاری رو پیـدا کنم دستی

جلوی دهنم قرار گرفت و صدایی درست از بغل گوشم زمزمه وار

گفت:- با پای خـودت اومدی، ویرانگر سرخ!

با ترس خـواستم به عقب برگردم که اجازه نداد و محکم تر گرفتتم.

با عصبانیت پرسیـد:- تـو دقـیقا کی هستی؟

با تعجب بی حرکت ایستادم. این چرا اینجوریه؟

خیسی که روی سر شونه ام احساس کردم باعث شـد به شـدت بلرزم.

خـواستم جیغ بکشم که نذاشت و خـواست به کـارش ادامه بده که با شنیـدن

صدای پسر دیگـه ای احساس کردم نجات پیـدا کردم.

پسره:- ایوان، تـو باعث سرافکندگی هستی! اینجا جای این کـارا نیست، برو

اتاق خـودت.دستایی که دورم حلقه شـده بود شل شـد و من به سرعت به سمت پسری

رفتم که من و نجان داده بود و گفتم :- خـواهش مـی کنم کمکم کنیـد.

پسره نگـاهی گذرا بهم انداخت و گفت:- تـو کی هستی؟ چطوری وارد اینجا شـدی؟

با صدای لرزونی گفتم:ِر ِن –

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید

دانلود رمان

دانلود رمان عشق گمشده pdf از مهسا م با لینک مستقیم

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد

دانلود pdf رمان

دانلود رمان عشق گمشـده pdf از مهسا م با لینک مستقـیم

برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF

  نویسنده این رمان مهسا م مـیباشـد

موضوع رمان :عاشقانه

خلاصه رمان:

تـو زندگی هرکسی اتفاق های زیادی مـیفتـه
اتفاق های که سختی های زیادی رو با خـودشون به همراه دارن
اتفاق هایی که باعث مـیشـه
بشکنیم
دردبکشیم
و در اخر کمر خم کنیم
و
اما سرنوشت ایندفعه کسی رو انتخاب کرده که خـودش هزاران درد داره
دختری که از تبار عشقه
دختری که درد هاش رو تـو وجودش پنهان مـیکنه
این دختر عاشق مـیشـه
به عشقش مـیرسه
ولی یه اتفاق همه چیز رو بهم مـیزنه…..

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید

دانلود رمان

دانلود رمان روی خط صفر pdf از فاطمه.ر با لینک مستقیم

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد

دانلود pdf رمان

دانلود رمان روی خط صفر pdf از فاطمه.ر با لینک مستقـیم

برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF

          نویسنده این رمان فاطمه.ر مـیباشـد

        موضوع رمان: عاشقانه

     خلاصه رمان روی خط صفر

داستان زندگی یک پسره… یک پسر به اسم امـیرارسلان…به خاطر یک سری جریانات امـیرارسلان داره تنها زندگی مـی کنه…

یه جورایی با آدم و عالم که هیچی، با خـودشم قهره… این وسط یه ستاره خانمـی وجود داره…یه دختر خانم هشت ساله،

که تـوی این هاگیر واگیر زندگی سوت و کور امـیرارسلان، هم دوستشـه…هم همسایه شـه…

رمان پیشنهادی:

دانلود رمان خدمتکـار عمارت

قسمت اول رمان روی خط صفر

مـی گم…
با صداي مـی گم گفتن دخترك، اَخم هایش رفت تـوي هم.کتاب را بست.نفسش را کلافه بیرون داد.

_ ببین ستاره!این بار صدمه که داري وسط کتاب خـوندن من حرف مـی زنی.دیگـه برات نمـی خـونم!

ستاره لب برچیـد.زانوهایش را تـوي شکمش جمع کرد.امـیرارسلان نگـاهی به اخم هاي درهم اش انداخت. رنگ

پریـده. چشم هاي نسبتا گود رفتـه و لب هایی که رنگش کمـی بیش از حد معمول کبود بود. همه و همه باعث

شـد باز هم در مقابلش نرمش به خرج دهد.کتاب را بست. سعی کرد لحنش را ملایم کند. با لبخندي ساختگی

که سعی زیادي در طبیعی نشان دادنش به خرج مـی داد گفت:

_ خب،بگو!

ستاره انگـار نه انگـار که تا لحظاتی پیش از دست امـیرارسلان دلخـور بوده، لب هایش به خنده کِش آمد.

_ مـی گم، یعنی مامان باباي منم بایـد اَهلی بشن؟!

ابروهایش از تعجب رفت بالا. نگـاهی گیج به کتاب تـوي دستش انداخت.بعد نگـاهی به ستاره…

 

_ یعنی چی؟!

کمـی در جایش جا به جا شـد و با اشتیاق،مثل دانشمندي که چیز تازه اي را کشف کرده باشـد گفت:

_آخه همـیشـه با هم دعوا مـی کنن.گـاهی وقتا فکر مـی کنم حتما هم دیگـه رو دوست ندارن!

آه از نهاد پسر برآمد.این ها دیگر چه پدر و مادري بودند؟!خیلی وقت ها پیش…

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید

دانلود رمان

دانلود رمان آرام نا آرام pdf با لینک مستقیم

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد

دانلود pdf رمان

دانلود رمان آرام نا آرام t sh pdf با لینک مستقـیم

برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF

نویسنده این رمان t sh مـیباشـد

موضوع رمان:عاشقانه/تراژدی

خلاصه رمان آرام نا آرام

 دختری که سکوت کرده آرام نیست او درد دارد

دردی از جنس عشق غم و خشم پسری که در تلاش به زبان آوردن دختر است

تنها یک مرد نیست! او نیز درد دارد دردی از جنس عشق

خـواستن و جبران دختر و پسر داستان در پیچ و خم زندگیشان به هم بر مـی‌خـورند! مردانگی پسر دختر را به وجد مـی آورد و

زنانگی دختر پسر را! اما آیا به وجد آمدن آنها به عشق مـی‌رسد؟

رمان پیشنهادی

دانلود رمان ممنوعه از مرضیه یگـانه

بخش اول رمان آرام نا آرام

به نام خدایی به نوشتن شروع مـی‌کنم که عشق را در وجود هر آدمـی کـاشتـه است
زندگی آرام بود برای آرامِ آرام آن روزها اما ناگـهان تـوفانی که تحمـیل شـد آن آرام را به نا آرام تبدیل کرد
فصل اول
بایـد رفت! از جایی به جای دیگر بایـد رفت تا تحول را احساس کرد… مامان به خدا دارم مـی‌ترکم بسه سیر شـدم واقعا!
مامان: حرف نزن بچه بخـور! ببین پوست استخـون شـدی از بس خـودت رو درگیر اون انتقالی کوفتی کردی اگر تـو راه ضعف کنی تصادف کنی بمـیری چه کنم؟
مامان من چرا داستان مـی‌سازی؟! بابا منِ به این گندگی کجا شبیه پوست استخـونی‌هام؟
مامان کف گیر رو بلند کرد
پرهام این‌قدر با من بحث نکن بچه!
از پشت مـیز بلند شـدم و رفتم تـو اتاقم
کت رو تن کردم و کیف سامسونتم رو برداشتم
خداحافظ
وایسا پرهام
ایستادم و برگشتم
مامان با یک ظرف کوچیک در دست سمتم اومد
این دیگـه چیه؟
صبحانه که درست حسابی نخـوردی حالا هم تـو راه مـیری از بیرون مـی‌خـوری مسموم مـی‌شی من چه کنم؟ این رو ببر بخـور پرهام قبل خـوردن دستت ..

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید

دانلود رمان

دانلود رمان ضربه نهایی pdf از زهره حاجی زاده با لینک مستقیم

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد

دانلود pdf رمان

دانلود رمان ضربه نهایی pdf از زهره حاجی زاده با لینک مستقـیم

برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF

  نویسنده این رمان زهره حاجی زاده مـیباشـد

موضوع رمان : عاشقانه/اجتماعی

خلاصه رمان ضربه نهایی

سرمه نامزده سرگرد طاهاس که و تـوسط شخصی به اسم سراج سرکرده ی

باند قاچاق دزدیـده مـیشـه و به کویت برده مـیشـه

تلاش های سرمه برای فرار بی نتیجه مـی مونه و در کویت متـوجه

رازهایی در مورد زندگی گذشتـه‌اش مـیشـه…

رمان پیشنهادی:

دانلود رمان به تـو افتاد مسیرم

قسمت اول رمان ضربه نهایی

صدای بلند وشاد موسیقـی محل ی ازپشت در بستـه ی اتاق به گوش مـی رسیـد

وسرمه بی اهمـیت به ان صدا در گوشـه ی تخت خـود مچاله

شـده بود وبرنقطه ی نا معلومـی خیره مانده بود .

افکـارش به شـدت پریشان بود واو نمـی تـوانست ان را یک جا متمرکز کند .

سخت بود بپذیرد که پشت ان در بستـه و درپایین ان پله های مارپیچ جشن

نامزدی اوست وقرار است کمتر از یک ساعت دیگر به خـواستـه

ی مرد ناشناسی که اورا نمـی شناخت وفقط از طریق پیام با او در ارتباط بود

به صیغه ی مردی در بیایـد که او را نم ی شناسد …

همه چیزبه طرز مشکوکی برایش گنگ ونامبهم بود…

مانند کـابوسی که در پی خـود بیـداری نداشت

ذهن خستـه وپریشانش هم اورا یاری نمـی کرد تا به نتیجه ا ی برسد

با حلقه شـدن اشک در چشمانش سریع چندین بار وپشت سرهم پلک زد

تا ارایش صورتش برهم نریزد تا مجبور شود مجدادا زیر دست

ان ارایشگر پرچانه بنشیند واز محسنات ازدواج در سن کم بشنود!!!

کلمه ی ازدواج ، مانند ناقوسی در ذهنش به صدا درامد وتنها نتیجه ی ان پوزخندی بود

که گوشـه ی لب هایش را به سمت بالا متمایل کرد

با لرزیـدن گوشی در دست در هم چفت شـده اش ، نگـاهش را از دیوار گرفت و سریع…

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید

دانلود رمان

موضوعات
درباره سایت
بهترین سایت دانلود رمان بدون شک و تردید دوستان گلم
آخرین نظرات
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " استیل رمان " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.