برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد
دانلود رمان بقا مرگ دوباره pdf از فاطمه.مـیم با لینک مستقـیم
برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF
نویسنده این رمان فاطمه.مـیم مـیباشـد
موضوع رمان:تخیلی/علمـی
خلاصه رمان بقا مرگ دوباره
هزاران سال پیش از آفرینش آدم و حوا، مردمانی روی زمـین مـیز یستند.
در آتلازِد پایتخت جهان، ملکه مـیریام حکمرانی مـیکرد؛ روزی او تـوسط سلینوس
عالم دربار با خبر مـیشود که جسم کروی بسیار بزرگ و سنگینِ سرخ رنگی (مریخ)
به سمت زمـین مـیآیـد و تا سه سال آینده با زمـین برخـورد و زمـین را نابود خـواهد کرد.
سلینوس با مطالعه و تحقـیق فراوان در مـییابد که تنها راه نجات زمـین و حفظ بقای بشریت چیست!
رمان پیشنهادی:دانلود رمان این عشقه یا هوس مسیحه زادخـو
قسمت اول رمان بقا مرگ دوباره
در گوشـهای از شـهر موسیقـی شادی مـینواختند.
دختران و پسران جوان کنار هم به رقص و
پایکوبی پرداختـه و زیباترین لباسهایی که داشتند را
به تن کرده بودند. مردم به در و دیوار شـهر
پارچهها و آویزهای رنگـارنگی آویختـه بودند.
بوقچیهای قصر، در سرتاسر شـهر حرکت مـیکردند و
خبر از تـولد ملکه مـیریام فرمانروای کل جهان را مـیـدادند.
ملکه مـیریام، ملکهی با انصاف، اما
ِ سختگیر جهان بود که در شـهر د
آتالز یعنی پایتخت کل جهان حکومت مـیکرد؛ او در اجرای
قوانین بسیار جدی بوده و با هیچکس تعار فی نداشت.
ملکه بسیار خـودپسند، مغرور و مستبد
اما ذاتا دلرحم بود؛ ولیکن بیشتر مواقع سختگیریاش
بر احساساتش غلبه کرده و تصمـیم
خـود را مـیگرفت. یکی دیگر از خصوصیات مهم
مـیریام مقـیـد بودن او به دینش بود؛ او اهمـیت
بسیاری به مقدسات داده و عباداتش را هیچگـاه ترک نمـیکرد.
آتالزد پایتخت جهان، شـهری اصیل، زیبا و امن بود.
شـهری آفتابی با تابستانهای گرم و
زمستانهای بسیار سرد؛ باغهای بسیاری داشت و
نعمتـهای فراوانی در آن موجود بود؛ بهطوری
که بسیاری از نقاط جهان را آذوقه وطعام مـیـدادند آتلازد
برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید
برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد
دانلود رمان عشق بی رحمه pdf از فاطمه راستگو با لینک مستقـیم
برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF
نویسنده این رمان فاطمه راستگو مـیباشـد
موضوع رمان :عاشقانه/اجتماعی
خلاصه رمان:
این رمان اشاره داره به زندگی دختری به نام هلنا هلنا دختری پر شر و شور است که تفریح را در زندگی اش مهمترین چیز مـیـداند و همواره از عواملی که مسبب ناراحتی او مـیشود مـیگریزد او حتی معنی کلمه عشق را نمـیـداند و هیچوقت علاقمند به دانستن ان نیست اما بعد ها گرفتار عشقـی مـیشود عشقـی که تمام زندگی اش مـیشود عشقـی که زندگی اش را مـیسوزاند عشقـی که او را مجبور مـیکند که از دیـدنه او دور باشـد از لمس دستانش دور باشـد و در حسرت هم اغوش شـدنش بماند از هر چه که این عشق را تداعی مـیکند بایـد دور بماند او با هر چیزی که سره راهش قرار بگیرد مـیجنگد تا خـود را در
فراموشی فرو ببرد که دیگر از ان خارج شـدنی نیست//////
برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید
برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد
دانلود رمان عشق دوم pdf از ناشناس بی احساس با لینک مستقـیم
برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF
نویسنده این رمان ناشناس بی احساس مـیباشـد
موضوع رمان : عاشقانه/اروتیک
خلاصه رمان عشق دوم
نیوشا دختری ۱۵ ساله است که خـواهر زاده ۴ ساله اش رو مـیـدزدن و در ازای
ازادی اون نیوشا رو مـی خـوان بالجبار خـودش رو تسلیم مـیکنه و اون ها
چشماش و دستا و پاهاش و دهنش رو مـیبندن در حالی که برهنه است
نیوشا روزها دست های گرم مردی رو روی ممنوعه های بدنش احساس مـیکنه
تا اینکه اونو آزاد مـیکنن اما مـیگن ۵ سال بعد دقـیقا روز تـولدش دوباره اون رو خـواهند دزدیـد
اینبار برای همـیشـه
رمان پیشنهادی:
دانلود رمان سالوس
قسمت اول رمان عشق دوم
با تعجب به مهسا نگـاه کردم:
حتما خیاالتی شـدی مهسا کی مـیاد مارو تعقـیب کنه؟
دوباره به ماشین سیاه رنگی که شیشـه های دودی و
مرموزی داشت نگـاه کردم، به هیچ عنوان تـو ذهنم
نمـی گنجیـد که بخـوان تعقـیبمون کنن
مهسا: نمـیـدونم اصال حس خـوبی به این ماشین ندارم
از وقتی از مدرسه در اومدیم حواسم هست که
دنبالمونه چشم از مهسا برداشتم و دوباره به ماشین مرموز
نگـاه کردم، شک و بد دلی مهسا به من هم سرایت
کرد، دلشوره به جانم افتاد اب دهنم رو
قورت دادم و با ترس دست مهسارو گرفتم:
ولش کن بیا زودتر بریم خـونه
قبول کرد و اینبار هردو شروع کردیم به دوئیـدن قلبم
بی امان تـو سینه ام مـی زد من دختر ترسویی
بودم که از سایه خـودمم مـی ترسیـدم مهسا با این
حرفش بد ترسی به دلم انداختـه بود مثل روزنامه
ای که هفتـه پیش در مورد اسیـد پاشی بروی
زن جوانی رو گزارش نوشتـه بود و تنها موردش هم
زیباییش ذکر کرده بود و جنون فرد مجرم
وقتی به سر کوچه امان رسیـدیم از شـدت دوئیـدن نفسم
باال نمـی اومد ایستادیم و چشمام ..
برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید
برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد
دانلود رمان ای بی احساس pdf از سهیلا عبدی با لینک مستقـیم
برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF
نویسنده این رمان سهیلا عبدی مـیباشـد
موضوع رمان :عاشقانه
خلاصه رمان:
چقدرزندگی سخت است وقتی احساس تنهایی مـی کنی…خیلی سختـه است وقتی درد مـی کشی و کسی نباشـد ازت حمایت کند…درست وقتی که زندگی شیرین بودنش را خیلی زود از دست مـی دهد حسِ نیازِ به عشق دیونه ات مـی کند!
برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید
برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد
دانلود رمان خدمتکـار پسر پولدار pdf از نامشخص با لینک مستقـیم
برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF
نویسنده این رمان نامشخص مـیباشـد
موضوع رمان: عاشقانه
خلاصه رمان
داستان دختری که بخاطر بیماری مادرش مجبور مـیشـه….
برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید
برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد
دانلود رمان زندانی عشق pdf از آرزو فلاحی با لینک مستقـیم
برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF
نویسنده این رمان آرزو فلاحی مـیباشـد
موضوع رمان : عاشقانه/طنز
خلاصه رمان زندانی عشق
رمانی زیبا و پر هیجان از داستان یه زندگی و یه عشق
که به آتش مـیکشاند و مـیسوزاند دو قلب را
دو دلداده که دیوانه واربرای عشق هم جان مـی دهند
چه چیزی باعث مـیشـه بین آنها فاصله بیفتدیه شخص سوم کسی
که بین آن دو قرار مـیگیردکسی نیست جز پدر پسر
که ادعا مـیکنه عاشق و دلباختـه دختر شـده
آیا پسر داستان بخاطر پدرش از عشقش مـیگذرد
سرنوشت آنها به کجا مـیرسه آیا عشقشون به ثمر مـینشیند یا نه…
رمان پیشنهادی
دانلود رمان این مرد ارباب است
قسمت اول رمان زندانی عشق
گوشـه تخت زوار در رفتـه،نشستـه
سرم را مـیان دستـهایم مـی گیرم و به روبه رویم که دیوار رنگ و رو رفتـه سلول خبره
مـیشوم روبه رویم جز سیاهی چیز دیگری را برایم به تصویر نمـی کشـد
انگـار دنیا تیره و تار شـده،و من در این سیاهی بیشتر از همه آدمها غرق
شـده ام آخه چرا؟واسه چی؟
چرا من؟منی که تا یه سال پیش دانشجوی رشتـه تجربی دانشگـاه شـهیـد بهشتی تـهران
بودماینک پشت مـیله های زندان در بند و اسیر افتاده ام
آخه چرا؟یعنی واقعا من مجرمم؟نمـیـدونم شایـد واقعا هستم
این سوالی است که هر بار از خـودم مـی پرسم ولی جوابی واسه آن پیـدا نمـی کنم
بعضی وقتـها با خـودم مـیگویم
خـوب حتما هستم که اینجام! چون هیچ کس را بی دلیل زندانی و در بند نمـیکنند
اما من بی گناهم،و جرمـی مرتکب رنشـده ام
سرم را روی زانوهایم مـی گذارم و قطرات اشک را راهی گونه هایم مـیکنم هر چند
دیگر ریزش اشکهایم هم دل غمـگینم را تسکین نمـی بخشـد
ولی بازم دلم مـیخـواهد آنقدر گریه کنم تا وجودم از این غم تـهی شود غمـی که …
برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید
برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد
دانلود رمان از بهشت تا بهشت pdf از seloca با لینک مستقـیم
برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF
نویسنده این رمان seloca مـیباشـد
موضوع رمان : عاشقانه
خلاصه رمان از بهشت تا بهشت
داستان درباره دایانا ی سر به هوا و شیطون بیمارستانه که با ورود دکتره جدیـد به بیمارستان درگیره
یه عشق یک طرف مـیشـه.عشقـی که زندگی اونو کلا عوض مـیکنه و بهش مـیفهمونه معجزه مـیتـونه
خیلی نزدیکتر از اون چیزی باشـه که فکرشو مـیکرده…
رمان پیشنهادی:
دانلود رمان بادیگـارد اجباری
برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید
برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد
دانلود رمان منم طهورا pdf از mansi1982 با لینک مستقـیم
برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF
نویسنده این رمان mansi1982 مـیباشـد
موضوع رمان : عاشقانه/پلیسی/جنایی
خلاصه رمان منم طهورا
منم طهورا دختر اریایی نسلی از کوروش کبیر اماده ام برای………… انتقام
انتقام خـون پدر انتقام خـون مادر و انتقام خـون برادر
چشمامو برای چند ثانیه روی هم مـی زارم بایـد تمرکز داشتـه باشم لنز دوربین قناصه را تنظیم مـی کنم
حالا مورد تـو تیر راس منه یاد حرف پدر م مـی افتم که مـی گفت
طهورا ….یه قناصه زن قبل از شلیک یه نفس عمـیق بدون بازدم مـی کشـه به هیچ چیز فکر نمـی کنه
چون فکرت که درگیر باشـه دستات مـی لرزه
پس نفسمو تـو سینه ام حبس مـی کنم فکرمو ازاد مـی کنم ازاده …..ازاد دستم رو ماشـه است
نمـی لرزه حال وقتشـه ۳…۲٫٫۱……. بنـــــگ
رمان پیشنهادی:
دانلود رمان یادش تازیانه مـیزند
قسمت اول رمان منم طهورا
با ارامش کـامل در حال جمع اوری تفنگم هستم همه قطعات را به ارامـی جدا مـی کنم و در جایی
خـودش در ساکم مـیزارم
این تازه اولین هدف بود اروم اروم از راه پله ی ساختمان بدون سکنه و مخروبه بیرون مـی یام از
در اصلی خارج مـیشم
شالمو جلوتر مـی کشم تا جلب تـوجه نکنم ساک تفنگم که مثل ساک ورزشی به نظر مـی رسه رو
رو شونه هام مـی ندازم
عینک دودی تیره امو مـی زنم و یه نگـاه اجمالی به اطرافم مـی ندازم هنوز خبری نشـده !!!!!!!
و به راه خـودم ادامه مـی دم اصال بر نمـی گردم ببینم چه خبره؟ بدون هیچ تـوجه ای به راهم ادامه
مـیـدم
ولی صداها یواش یواش به گوشم مـی خـوره صدای فریاد چند مرد
صدای که مـی گـه : شاهین دورو بر و خـوب نگـاه کن
سیا تـو برو ساختمونهای اطراف نظر بگیر
پیـداش کنیـد …مرده و زنده اش مهم نیست فقط برای من …
برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید
برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد
دانلود رمان اشک آتنا pdf متین مدهوش با لینک مستقـیم
برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF
نویسنده این رمان متین مدهوش مـیباشـد
موضوع رمان عاشقانه/ازدواج اجباری
خلاصه رمان اشک آتنا
آتـنا دختریــ هست کـه بخاطر حادثه ای خانوادشـو ازدسـت مـیـده وبلاهای زیادی سرش
مـیادومجبـور مـیـشـه باپسر زورگـو ومغروری زندگی بکنه
دانلود رمان روی قبرت تف مـیکنم سیرا
متن اول رمان اشک آتنا
آتنا داستان درباره دختری به اسم آتناست که ازطرف عشقش طرد شـده وبرای ادامه تحصیل به تـهران مـیره……
و اونجا اتفاقاتی مـیفتـه که مسیر زندگیش رو عوض مـیکنه….
چه اتفاقاتی در راه است؟ آتنا مـیتـونه سرنوشتش اونجور که مـیخـواد عوض کنه؟
با این که مـی خـورد راحت از مادرم ده- پونزده سال بزرگتر باشـه،
ولی عجیب خـوش تیپ بود، یه کت زرشکی پوشیـده بود و یه دامن مشکی مـیـدی،
جلوی موهاش رو هم به حالت بانمکی بیرون ریختـه بود، جوراب پارازین
مشکی نازکی هم پوشیـده بود که مثلا حجاب پاهاش باشـه، حالا مادرِ من… بذار نگم اشکم در اومد
مامان رو به من گفت:
خانوم خطیبی صاحبخـونه هستن
لبخند پهنی زدم وگفتم:
خطیبی! بایـد مال طرف های نور باشین نه؟!
لبخندش خشک شـد و با سردی گفت:
آره
و سریع نگـاهش رو از من گرفت و با تعارفِ مامان رفتن طرف آشپزخـونه
شونه هام رو بالا انداختم و برگشتم تـوی اتاق و رو به کـامران گفتم:
تـو مـی خـوای بری، برو بقـیه کـارها جابه جا کردن چیزهای کوچیکه، بابا مـیاد باهم از پسش برمـیایم
کـامران از تـه دل ذوق کرد و حتی یه تعارف کوچیک هم نکرد و گفت:
پس من مـی رم، کـاری داشتی باهام تماس بگیر
و خداحافظی کرد و رفت از این فرصت که مامان با خانوم خطیبی
سرگرمه استفاده کردم و رفتم سر وقت وسایل های خـودم و کـارتـون کتاب
هام رو گرفتم و بردم تـوی اتاقـی که برای خـودم مشخص کرده بودم و
برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید
برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد
دانلود رمان متاهل pdf از سیـده پریا حسینی با لینک مستقـیم
برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF
نویسنده این رمان سیـده پریا حسینی مـیباشـد
موضوع رمان :عاشقانه
خلاصه رمان:
هیچکس نمـیـدونه که عشق چهطور اونو پیـدا مـیکنه و چهطور قلب سیاه شـدهی پسری که از همه چی
خستـه هست رو دوباره زنده مـیکنه، پسر داستان ما معنی کلمهی خـوشبختی رو خیلی وقتـه یادش رفتـه و تا
مـیخـواد اونو یاد بگیره خبری از گذشتـه و دروغی پوشالی همه چیز رو نابود مـیکنه…
برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید