برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد
دانلود رمان باران عشق pdf از افسانه نادریان با لینک مستقـیم
برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF
نویسنده این رمان افسانه نادریان مـیباشـد
موضوع رمان:عاشقانه
خلاصه رمان باران عشق
محبت دختری ساده و بسیار زیبا و خاص با عقایـدی مخصوص به خـود به تمامـی خـواستگـاران خـود جواب رد مـیـدهد و
حتی از دانشگـاه و رشتـه مورد علاقه اش ادبیات انصراف مـیـدهد و تنها به عشق عمـیق خـود نقاشی روی مـی آورد.
او که بسیار گوشـه گیر و شـدیـدا نسبت به جنس مخالف حساس است هیچ دوستی ندارد. محمد برادرش در پی
تصمـیمش شبی از دوست صمـیمـیش امـیر که روانشناس است و خـواهرش غزل دعوت مـیکند و با آغاز دوستی
غزل و محبت زندگی این دو خانواده بهم مرتبط مـیشود و روحیه همه بنوعی عوض مـیشود. محبت روز بروز بیشتر
با عقایـد و سلایق امـیر که درست مطابق عقایـد اوست خـو مـیگیرد و رفتـه رفتـه عاشق او مـیشود ولی
با ازدواج زود هنگـام غزل هردو از ترس پاره شـدن این رشتـه آشنایی به تکـاپو مـی افتند اما سوء تفاهمات
باعث دور شـدن ایندو از هم مـیشود تا اینکه پای یک نقاش جوان به گـالری محبت باز مـیشود…
رمان پیشنهادی:دانلود رمان سنگ سیاه مرضیه یگـانه
قسمت اول رمان باران عشق
روی نیمکت گوشـه حیاط نشستـه بودم.پرنده خیال را پرواز داده بودم به گذشتـه که صدای زنگ در مرا از
آن دورها به نیمکت ، پاییز و حال برگرداند.در را خـودم باز کردم.همـیشـه امـیـدوار بودم پشت در کسی که
آرزوی دوباره دیـدنش را داشتم استاده باشـد.این بار هم مثل همـیشـه انتظار بیهوده ای بود چون پستچی
بستـه ای را از کیفش بیرون آورد و پرسیـد:”منزل آقای ایزدی؟”وقتی سرم را پایین آوردم دوباره پرسیـد:”خانم محبت ایزدی؟”
این بار زبانم از تعجب باز شـد و گفتم:”بله ، خـودم هستم.”بستـه را به دستم داد و دفترش را
جلویم گشود و گفت:”لطفا اینجا را امضا..
برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید
برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد
دانلود رمان شیرین تر از شیرینی pdf از هانیه مقصودی با لینک مستقـیم
برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF
نویسنده این رمان هانیه مقصودی مـیباشـد
موضوع رمان: عاشقانه/همخـونهای
خلاصه رمان شیرین تر از شیرینی
شیرین دختری که اسیر دست پدری زورگو که جز حرف خـودش , حرف کسی رو قبول نداره
شیرین رو مجبور به ازدواج با کسی مـیکنه که هیچ حسی بهش نداره فرهاد
یه پسر همه چی تمام اما با دلی شکستـه اونم به نوبه خـودش اسیر سرنوشت و
مجبور به ازدواج تـو راه این ازدواج , عشق بی خبر مـیرسه شیرین مـیشـه
شیرینتر از شیرینی اما همـیشـه یکی هست که این شیرینی رو تلخ کنه ..
رمان پیشنهادی:
دانلود رمان نجابت من
قسمت اول رمان شیرین تر از شیرینی
استاد:خانوم اصالنی اگـه کـارتـون باگوشی تموم شـد یکم به درس گوش بدیـد بد نیستا
به استاد که حاال با پوزخند بهم نگـاه مـیکرد خیره شـدم آب
دهنمو ب سختی قورت دادم و گفتم :معذرت مـیخـوام استاد
استاد-تکرار نشـه خانوم دفعه بعدبرخـورد جدی تری مـیشـه باهاتـون بعد ب سمت تختـه
رفت و دوباره شروع به درس دادن کرد)فقط مـیخـواست منو ضایع کنه خرررر
اه اه شرفم رفت تـوکـالس حاال دفعه بعد برخـورد مـیکنی؟ این برخـورد نبود؟ آیا باز خـورد بود؟
عه چه مـیـدونم
با حرص ب استاد نگـاه کردم .
یهویی چشمم خـورد به کسی ک مـیخـواست بره کنفرانس بده
فرهاد فرهاااد معتمدی..
اییییش پسره ی چندش چقدر من ازش متنفرم خدا.اهااااا همونقدر اوکی اوکی خخخخ
استاد معتمدی عموی فرهاد معتمدی بودحاال مـیگم عموشـه فکر نکنیـد
پیره هاا، خیلی سن داشتـه باشـه۳۷-۳۸ سالشـه اما خب دیگـه عموشـه
ازشانس خـوشکل من خیلی باهم صمـیمـی ان.و استادهم درجریان نفرت و
کل کل من و جناب فرهاد هست برای همـین سرکـالسا حواسش ب منه و
همش گیرمـیـده من بدبختم چیزی نمـیتـونم بگم
اوووووف مـگـه مریضی رشتـه افکـار منو پاره مـیکنی اااه..
برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید
برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد
دانلود رمان بر باد رفتـه pdf از مارگـارت مـیچل با لینک مستقـیم
برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF
نویسنده این رمان مارگـارت مـیچل مـیباشـد
موضوع رمان :عاشقانه
خلاصه رمان:
داستان درباره ی دختری به نام اسکـارلت اهارا است .پدر اسکـارلت یک زمـیندار متمول جنوبی است .اسکـارلت یک دختر نازپرورده و سبک سر است که تنها تفریحش ج***** تـوجه مردان اطرافش است. وقتی او خبر نامزدی اشلی(پسر یکی از زمـینداران همسایه )با دختری ساده وبی آلایش به نام ملانی را مـیشنود حسادت زنانه اش تحریک مـیشود و به اشلی ابراز علاقه مـیکند اشلی….
برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید
برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد
دانلود رمان ودیعه pdf از فاطمه حاجی بنده با لینک مستقـیم
برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF
نویسنده این رمان فاطمه حاجی بنده مـیباشـد
موضوع رمان : عاشقانه
خلاصه رمان ودیعه
حکـایت پر پیچ و خم زندگی دختری به نام ودیعه که وارد داستان زندگیش مـیشیم
تا بفهمـیم چه خبرا هست
رمان پیشنهادی
دانلود رمان آسیمه سر
قسمت اول رمان ودیعه
صداي كليد انداختن باعث شـد از جا برخيزد قدم هاي استـوار و
مردانه ي پدر كه طول حياط كوچكشان را مي پيمود به خـود
نزديك احساس كرد طنين آن گـام ها را هر روز بي صبرانه
انتظار مي كشيد، اما در آن لحظات تاب نگـاه كردن به پدر را
نداشت در آن چند روز همواره از پدر گريختـه بود قلب زخم خـورده اش
تند ميزد با ديدن قامت بلند و مردانه ي پدر زير
لب سلام گفت مرد به چهره دختر زيبايش نگريست و نگـاه او را
در پي مهرباني گذشتـه كاويد ، اما جز اندوهي كه گونه هاي
سفيد او را ارغواني كرده بود چيزي نديد پاسخ سلامش را داد و
داخل شـد دختر جوان كه قصد گريز داشت به آشپزخانه
پناه برد استكاني كمر باريك درون سيني فلزي كوچك گذاشت
دستان كوچكش را كه به تازگي مورد تـوجه قرار مي
گرفت براي برداشتن قوري جلو برد
چاي خـوشرنگي ريخت تا بتـواند دل پدر را نرم كند ، هنوز هم
اميدوار بود مرد زير چشمي نگـاه كرد ؛ دلش مي خـواست
چون گذشتـه با او به گفت و گو بنشيند ؛ اما رفتار سرد دخترش
اشتياق او را سرد مي كرد ميخـواست حرفي بزند كه
دخترش كتاب ها را برداشت و گفت : ” الان سفره را مي اندازم “
آهي از نهاد پدر بلند شـد كه او را بدرقه كرد شام خـوبي مقابل او گذاشت
به اين اميد كه به اين ترتيب پدرش را حفظ كند
تمام تـوجه پدر به او بود ، دلش ..
برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید
برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد
دانلود رمان آنتیک pdf از عادله حسینی با لینک مستقـیم
برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF
موضوع رمان: عاشقانه/اجتماعی/معمایی
خلاصه رمان آنتیک
داستان دختری به نام برکه ست که طی جریاناتی و با وجود مخالفت های خانواده ش با
پسری به نام بنیامـین نامزد مـیکنه اما یه مسایلی پیش مـیاد که اون مـیفهمه بنیامـین
شخص خـوب و قابل اعتمادی نیست و پیشینه خـوبی هم نداره و همـین سابقه بد اون ،
برکه رو با سروان به تعلیق دراومده ای آشنا مـیکنه… مردی که سعی در دستگیری و
به دام انداختن بنیامـینی داره که خیلی وقتـه ناپدیـد شـده …
رمان پیشنهادی:
دانلود رمان آن نیمه ایرانی ام
دانلود رمان بد یمن
دانلود رمان تـوتیای چشمم
قسمت اول رمان آنتیک
ظلمات است. نور باریکی که از دریچه ی کوچک راه
گرفتـه، آنقدر تـوانایی ندارد تا فضای این دخمه را روشن کند.
مرد کمر دختر را به دیوار مـیکوبد. یکی از دستـهایش
روی شانهی او مـینشیند. دختر مـیلرزد. مرد بیاعتنا به
این لرزه بند تاپ او را مـیکشـد و از روی بازویش پایین
مـیاندازد. دختر بازهم مـیلرزد تلاش مـیکند جیغ بزند.
هیچ صدایی از حنجرهاش خارج نمـیشود. تقلا مـیکند تا از
زیر دست او فرار کند. حتی تکـانهایش هم آنی نیست که
بایـد باشـد
قـیمت این رمان ۱۸ هزار تـومان مـیباشـد
اگر از لینک موفق به خریـد رمان نشـدیـد مبلغ ۱۸ هزارتـومان رو به شماره کـارت
بنام شورکی
انتقال دهیـد و پس از خریـد ۴ رقم آخر کـارت + نام رمان رو به شماره ۰۹۱۷۴۹۵۵۷۲۷ ارسال کنیـد .
(پس از تاییـد فورا لینک دانلود برای شما ارسال مـیشود)
√ دریافت فوری پس از خریـد
برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید
برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد
دانلود رمان باران pdf از ملیکـا عراقـی با لینک مستقـیم
برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF
نویسنده این رمان ملیکـا عراقـی مـیباشـد
موضوع رمان:عاشقانه/پلیسی/اجتماعی
خلاصه رمان:
یه دختری حدوداهیجده نوزده ساله لوس کنجکـاوه که مـیخـواد ازهرچیزی
سردربیاره ومخ هک پیش عمو وبرادرش زندگی مـیکنه….
برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید
برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد
دانلود رمان همان همـیشگی pdf از طناز فلاح تفتی لینک مستقـیم
برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF
نویسنده این رمان طناز فلاح تفتی مـیباشـد
موضوع رمان: عاشقانه/اجتماعی
خلاصه رمان همان همـیشگی
قطره اشکی از مـیان مژههای تاب خـوردهاش خزیـد و به روی گونهاش سر خـورد.
لرزش دستانش یک طرف و زمستانی که خیلی زودتر به وجودش رخنه کرده بود، یک طرف دیگر.
خـودش را لبهی یک پرتگـاه حس مـیکرد؛ که نه راه پیش داشت و نه راه پس…
به راستی که چرا زندگی با او یک بازی تلخ را شروع کرده بود؟ زندگیاش مانند یک مار پله شـده بود؛
که تا چندقدم بالا مـیرفت و با امـیـد آنکه دیگر نیش نمـیخـورد به راهش ادامه مـیداد؛
اما امان از روزی که مار نیشش مـیزد و همان مسیر چند ساله را در عرض چندثانیه باز مـیگشت!
رمان پیشنهادی:
دانلود رمان محکوم به مرگ
قسمت اول رمان همان همـیشگی
شـهرزاد سرش را تکـان داد و شینا در را باز کرد. هر ثانیه برای شـهرزاد، مانند یک ساعت، مـیگذشتند و
او گمان مـیکرد که خـواب باشـد. بعد از چندثانیه، در را کـامل باز کرد و شـهرزاد، او را در چارچوب در دیـد.
گمان مـیکرد که قفسه سینهاش به بالا و پایین حرکت مـیکند.
دستش را روی قلبش گذاشت و قدمـی به جلو برداشت. درحالی که دستی به کراواتش مـیکشیـد،
نگـاهی به او انداخت. از پایین به بالا براندازش کرد و سرش را به نشانهی تاییـد تکـان داد.
لبخند کمرنگی، کنج لبش نشاند و دست گل را سمتش گرفت.
شـهرزاد، دستش را دراز کرد و دستـه گل را گرفت. گلهای رز صورتی را زیر بینیاش چسباند و
لبخند کمرنگی زد. نگـاهی به او انداخت؛ اما دیگر او را ندیـد. برگشت و داخل سالن را نگـاه کرد؛
اما او را پیـدا نکرد. گرمـی دستش را به روی گونهاش حس کرد. صورتش را برگرداند و با …
برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید
برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد
دانلود رمان عشق حقـیقـی pdf فری بانو با لینک مستقـیم
برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF
نویسنده این رمان فری بانو مـیباشـد
موضوع رمان :عاشقانه
خلاصه رمان:
داستان درباره ی دختری به نام آواست و اتفاقاتی که تـوی زندگیش مـی افتـه و//
برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید
برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد
دانلود رمان خیال تـو مـی ارزد به داشتن همه pdf از سارا افرا با لینک مستقـیم
برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF
نویسنده این رمان سارا افرا مـیباشـد
موضوع رمان:عاشقانه/غمـگین
خلاصه رمان خیال تـو مـی ارزد به داشتن همه
ساحل دختری که کسی رو جز عزیزش نداره .و پدرو مادرش رو سالهاقبل از دست داده در
یکی از روزها که جلوی خـونه از ماشین پیاده مـیشود با زن و پسری آشنا مـیشود
که مسیر زندگیش اش را به کل تغییر مـی دهد
رمان پیشنهادی:دانلود رمان آراس سحر شعبانی
قسمت اول رمان خیال تـو مـی ارزد به داشتن همه
ازماشین پیاده شـدم نگـام به زن و پسری
خـوردکه انتـهای کوچه ی بن بست
جلوی درقدیمـی و زنگ زده خـونه
عزیزایستاده بودند
سالم کردم
زن مسن که مشغول حرف زدن باببخشیـدباکی کـارداریـد؟!
پسری که به نظر مـیومد پسرش باشـه
بود .باشنیـدن صدام به عقب برگشت
کمـی مکث کرد تـوی چهره ام دقـیق شـد
ویهو ب*غ*لم کرد
جاخـوردم!!
باشوقـی که تـوی صداش پیـدا بود گفت .
تـوبایـدساحل باشی چقدربزرگ شـدی
عزیزکم
هنوزجمله اش تموم نشـده بود که دربا
صدای تیکی بازشـدواردحیاط شـدیم
عزیزهمان طورکه چادراش را مرتب
مـیکردبه سمت زن امد درآغوشش کشیـد
ازبرق تـوی چشماش.پیـدا بود که از دیـدن
این زن خـوشحال
همـین طورکه باهم ازحیاط ردمـیشـدیم
عزیزنگـاهی به پسرهمراه زن انداخت
زینت این امـیرمهدی !
مـی بینی دیگ برای خـودش مردی شـدهاره خـودش .
ماشالله بزنم به تختـه چه مردی شـده واسه خـودش
خدافظ اش کنع پس احسان کو نمـیبینمش!!
زینت سری ای روی تاسف تکون داد
مـیخـوای کجاباشـه عزیز وردل اون دایی کله شقش
هرکـاری کردم نتـونستم موندگـارش کنم .
اخرشم رفت
ان شالله زودی برمـیگرده
به دلت بد راه نده
کمـی مکث کرد .
دستی گوشـه ل*ب*ش کشیـد ومتفکر به عقب نگـاهی انداخت
زینت جان پس قاسم کو نکنه بچه ام پشت درباشـه
ساحل برو
اومدم برم سمممت در که زینت چرخیـد مد دسممت
برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید
برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد
دانلود رمان هوس اینترنتی pdf از فری بانو با لینک مستقـیم
برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF
نویسنده این رمان فری بانو مـیباشـد
موضوع رمان :عاشقانه
خلاصه رمان:
همونيه که مـی تـونه منو خـوشبخت کنه و با هم تفاهم اخلاقـی داشتـه باشيم . سه سال ازم بزرگتر
بود . اون فيلمبردار بسيار ماهری بود و يه فروشگـاه بسيار بزرگ فروش وسايل عکـاسی و
فيلمبرداری و چاپ و ظهور عکس و فيلم داشت و يه چيزی حدود بيست تا دختر و پسر تـو
فروشگـاهش کـار مـی کردند . خـوش قيافه هم بود ولی من خـوش تيپ تراشو رد کرده بودم . در
هر حال دلم مـی خـواست يه زندگی آروم و راحتـو باهاش تجربه
برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید