برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد
دانلود رمان شما دو صدم ثانیه عاشق مـیشویـد pdf از دختران من با لینک مستقـیم
برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF
نویسنده این رمان دختران من مـیباشـد
موضوع رمان:عاشقانه/اجتماعی
خلاصه رمان:
اگـه دوست داریـد داستان عاشقانه منو داداشام راز بزرگ زندگی برادرم.
افشای راز بزرگ کیان رو دنبال کنیـد با من یعنی دلارام همراه شیـد
برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید
برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد
دانلود رمان به من فرصت بده pdf از مسیحه زادخـو با لینک مستقـیم
برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF
نویسنده این رمان مسیحه زادخـو مـیباشـد
موضوع رمان :عاشقانه
خلاصه رمان:
پشت شیشـه ایستادم و داشتم نگـاه مـیکردم هنوزایستاده بودم هنوزنیومده بود چادربه سختی روی سرم نگـه مـیـداشتم
چندبارافتاددوباره سرم کردم اوم…بابام اومد ..بالباس راه راه …دل بیچارم تاب وتحمل نداشت بااین وضعیت ببینمش
برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید
برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد
دانلود رمان همخـونه شرقـی pdf از سمـیه سادات هاشمـی جزی لینک مستقـیم
برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF
نویسنده این رمان سمـیه سادات هاشمـی جزی مـیباشـد
موضوع رمان: اجتماعی،عاشقانه،همخـونه ای
خلاصه رمان همخـونه شرقـی
برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید
برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد
دانلود رمان دختر بوکسور honey66 pdf با لینک مستقـیم
برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF
نویسنده این رمان honey66 مـیباشـد
موضوع رمان :طنز
خلاصه رمان:
داستان از زبون دختر ۱۸ ساله ی بیان مـیشـه که خیلی دیوونست یعنی مـیگم دیوونه دیوونه ها///خب یه جورایی خیلی هم بد شانسه و همش سوتی مـیـده این خانم از یه طرفی کیک بوکسر هم هست برعکس سنش هیکل درشت و اندام ورزیـده ای داره اخلاقای جالبی داره همـیشـه هم پایست با اینکه پولداره ولی هیچی تـو دلش نیست صافه صافه عین آینه ولی آیا اتفاقای خـوب و بد روزگـار مـیزارن/////
برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید
برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد
دانلود رمان عاشق حقـیقـی pdf از پانی مستقـیم
برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF
نویسنده این رمان پانی مـیباشـد
موضوع رمان: عاشقانه/طنز
خلاصه رمان عاشق حقـیقـی
یگـانه کسری دختری بیست و دو ساله است که وقتی هشت سالش بوده پدر و مادرشو
از دست داده و از اون به بعد با خانواده عموش زندگی کرده … رابطه ی خیلی خـوبی با
پسر عموش رامـین داره … رامـین بعد از پنج سال تحصیل در کـانادا برمـیگرده … رفتار های
رامـین به همه حتی خـود یگـانه این باور رو مـیـده که رامـین عاشق یگـانه است ولی …
رمان پیشنهادی:دانلود رمان تاوان گناه خـواهرم پانی
برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید
برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد
دانلود رمان کـاس pdf از غزل داداش پور با لینک مستقـیم
برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF
نویسنده این رمان غزل داداش پور مـیباشـد
موضوع رمان : اجتماعی/عاشقانه
خلاصه رمان کـاس
خیال من تا حالا عاشق پاشِق نشـده بودم… یعنی اصلاً به زندگیِ مشترک و این حرفها فکر نکرده بودم…
ولی وقتی تـو رو با اون مانتـوی گلبهی و روسریِ همرنگِ مانتـوت سر به زیر تـو خیابونِ امام دیـدم بندِ دلم پاره شـد…
اون لحظه به خـودم قول دادم که هر طور شـده به دستت بیارم هر طور شـده تـو رو تـو خـونهام،
کنارم و تـوی آغوشم داشتـه باشمت! مـیدونستی که من هیچوقت زیرِ قولم نمـیزنم؟
بهار بود اما شکوفه نای پا گذاشتنِ به این خانه که هر روزَش آمـیختـه شـده بود با جنگ و دعوا را نداشت.
صدای عربدهی خروش چهار ستـونِ خانه را لرزاند:
-دِ مـگـه دستِ تـوئه دخترهی خیره سرِ؟
و پشتِ بندش صدای جیغِ خزان:
-آره! دستِ منه چون زندگیِ منه…من نمـیذارم زندگیام رو تبدیل به جهنم کنین…
طوری که هر روز آرزو کنم کـاش مـیمردم! به من چه که خُلود رو مـیکشن؟
بکشن! خربزه رو اون خـورده من بایـد پای لرزش بشینم؟
خُلود داد زد:
-هوی خـ…
با پرتاب دمپاییای که مامان به سویش و برخـورد دمپایی به کتفش حرفش قطع شـد و ناباور گفت:
-اِ؟ مامان؟
رمان پیشنهادی:
دانلود رمان نمـیشود با چای مست شـد غزل داداش پور
قسمت اول رمان کـاس
مامان و دردِ بیدرمان!…جز جیگر نگیری الهی نمک نشناس! سر خـواهرت بازی زدی بیغیرت؟
خـواهرت؟ وای، وای…من آخر از دست تـو سکتـه مـیکنم. وای خُلود وای!
حاج بابا با آن صدای پر صلابتش گفت:
-بسه! همتـون ساکت شین! اینجا حرفِ آخر رو من مـیزنم و حرفِ آخرم اینه که
خزان زنِ جسور آذری مـیشـه! حالا هم همتـون برین سرِ کـاراتـون…آخر هفتـه آذری مـیاد خزان رو نشون مـیکنه.
خزان با پرخاش جیغ زد:..
برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید
برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد
دانلود رمان همنوای دل pdf از نامشخص با لینک مستقـیم
برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF
نویسنده این رمان نامشخص مـیباشـد
موضوع رمان :عاشقانه
خلاصه رمان:
آوا دختری درونگراست که دریای زندگیش به آرومـی و بدون موج در حالبو گذره و طوفانی به نام
کسری نامزدش زندگیش رو به حالت موجهای پر از آشفتگی درمـیاره. با برملاشـدن راز پنهانشـده در
گذشتـهی کسری، مراسم عروسی به هم مـیخـوره و آوا برای دوری از تنشها و پیـداکردن دوباره آرامش
قبل از این طوفان، به سفری طولانیمدت دست مـیزنه تا شایـد بتـونه پیـداش کنه….
برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید
برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد
دانلود رمان روز را بلندتر مـی خـواهم pdf از رهایش با لینک مستقـیم
برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF
نویسنده این رمان رهایش مـیباشـد
موضوع رمان: عاشقانه
خلاصه رمان روز را بلندتر مـی خـواهم
داستان زندگی یه نفره، کسی که شایـد و در ظاهر یه زندگی عادی، با بالا و پایین های معمولی
با تلاش های روتین برای امروز رو به فردا رسوندن، برای گذر از فراز و نشیب های روزگـار رو از سر
مـی گذرونه اما همـیشـه وقتی گذشتـه و آینده یه جایی تـوی حال بهم مـی رسن، واکنش های
متفاوتی رو ایجاد مـی کنن. احساسات مختلف، برخـوردهای متغیر، نتیجه گیری های متفاوت
دامون هست و روزگـارش، روزگـار گذشتـه و حالش و از همه مهمتر آینده اش…
رمان پیشنهادی:
دانلود رمان پنجره ها مـی مـیمـیرند رهایش
قسمت اول رمان روز را بلندتر مـی خـواهم
درست شـد؟:
مـی شـه
اميد به خدا مطمئنی؟:
اوؾ مـی شـه انقدر نری و نيای؟
يه چيزی حدود يک ساعت و نيمه سرت اون تـوِا:
خب باشـه مـگـه سرم تـو حفره های ممنوعه ی تـوِا که شاکی هستی
برو يه ساعت و نيم ديگـه بيا صحيح و سالم تحويلش
بگير برو برو من تـو رو يه ساعت و نيم دور و بر خـودم نبينم
باشـه، پس من مـی رم لباسهامو بشورم و:
برگشتم سمتش و با چشمهای گرد شـده و ابروهای درهم زل زدم
بهش همون جوری که انگشت اشاره اش رو مـی ماليد به
چونه اش گفت: خب اميدی به درست شـدن اين ماشين ندارم
از جام بلند شـدم، دستـهامو گذاشتم رو شونه هاش و همون جوری
که به سمت ورودی آشپزخـونه هلش مـی دادم گفتم: برو تا
سر کوچه و برگرد، صدای نخراشيده ی نتراشيده ی
اين ؼارؼارک تـو اين خـونه طنين انداز مـی شـه بدو
بدی اين آشپزخـونه های مدرن همينه ديگـه در نداره در داشتـه باشـه
تيپا مـی زنی در …
برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید
برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد
دانلود رمان باشوان pdf از مهسا امـینی (زینب) با لینک مستقـیم
برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF
نویسنده این رمان مهسا امـینی (زینب) مـیباشـد
موضوع رمان: عاشقانه
خلاصه رمان باشوان
مافیا ترسناک خاورمـیانه باشوآن مرد خشک و بی انعطافی که با یک نگـاه تن همه رو به لرزه درمـیاره،
برای انتقام دختر قاتل خانواده اشو گروگـان مـیگیره ولی… همه چیز با فهمـیـدن اصل ماجرا عوض شـد
ولی وقتی ک همه چیز تموم شـده…
رمان پیشنهادی:
دانلود رمان بد یمن
برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید
برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد
دانلود رمان اغوا شـده pdf از tromprat با لینک مستقـیم
برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF
نویسنده این رمان tromprat مـیباشـد
موضوع رمان:خانوادگی/پلیسی
خلاصه رمان اغوا شـده
نمایشنامه درمورد پلیسی فراری که با دسیسه، برادر همسر فوت شـدش ،مجرم شناختـه شـده
و چون دادگـاه عمل رو به قتل عمد ثبت کرده مجبور شـده فرار کنه
در حین فرار زخمـی شـده و به خـونه یکی از اهالی روستای
دور افتاده ،که تـو مسیرش بوده پناه آورده
رمان پیشنهادی:دانلود رمان سنگ سیاه مرضیه یگـانه
قسمت اول رمان اغوا شـده
چراغ های خـونه خاموش بود و فضای تاریکی بر خـونه حکم فرما شـده بود خـونه محقر و
کوچیکی بود و وسایل کهنه و کمـی تـو هال چیـده شـده بود کـاموس دستگیره پنجره رو
به آرومـی در آورد و وارد خـونه شـد، زخمش به شـدت خـونریزی مـیکرد و هر لحظه ممکن بود
بخاطر این خـونریزی شـدیـد از حال بره سگ های پلیس ممکن بود از بوی خـون، ردش رو تا
اینجا زده باشن به سمت آشپزخانه حرکت کرد تا جعبه کمک های اولیه رو پیـدا کنه
نور کمـی از آشپزخـونه به هال افتاده بود و مسیر رو روشن مـیکرد کـاموس با درد زیاد
خـودش رو به دیوار تکیه داده بود و آروم به سمت آشپزخـونه حرکت مـیکرد با ورودش
به آشپزخـونه متـوجه زنی شـد که پشت بهش روی صندلی نشستـه بود و شونه هاش
به آرومـی تکون مـیخـورد کلت قدیمـی کمریش رو در آورد و به آرومـی بهش نزدیک شـد
، هدفش آزار زن نبود ولی ممکن بود پلیس رو خبر کنه ،پس مجبور بود کمـی بترسوندتش
زن از صدای پای مرد سرش رو بلند کرد و با تعجب به کلت خیره شـد
کـاموس :پلیس زخمـی یگـانه :زن صاحب خـونه ساله ،یگـانه ۴۱ سپهر پسر بهرام :
همسر سابق یگـانه ناصر :همسایه محمود :برادر زن
کـاموس یگـانه :تـو تـو دیگـه کی هستی؟ کـاموس :خـواهش
برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید