«پرسپوليس اگر شاهينو تو تهران نبره پس كدوم تيمو بايد ببره…؟»
جواد خياباني ظاهرا براي خوشايند پرسپوليسيها يا شايد براي نهيب زدن به سرخهاي سردرگم پايتخت در بازي دوشنبه اين جمله را حين گزارشخود بيان كرد اما از بد حادثه شمار زيادي از بوشهريها كه در خنكاي باد شبانه در شهرشان اين عبارت را شنيدند حسابي برآشفتند و موبايلها به كار افتاد.
به نوشته تهران امروز؛ به تهران و آن حدود هزار نفري كه با هزينه شخصي خود براي تشويق شاهين راهي ورزشگاه آزادي شده بودند اين خبر رسيد و چند دقيقه پاياني براي هواداران متعصب بوشهري با خشم سپري شد. پرسپوليس براي دقايقي جلو افتاد اما انگار سرنوشت نميخواست بال و پر شاهين را در تهران و دل هواداران بوشهري در جنوب را بشكند. گل مساوي را رضا بازياري سمبل فوتبال بوشهر از روي ضربه ايستگاهي زد و شور و شعف را تا ساحل خليجفارس برد.
بوشهريها كه از تساوي شاهين با پرسپوليس از ته دل شاد بودند اما يادشان نرفت كه راه را بر جواد خياباني ببندند و به او يادآوري كنند كه فوتبال بوشهر را خفيف جلوه ندهد. شانس جواد البته خوب بود كه از مسير ديگري و نه از تونل، ورزشگاه آزادي را ترك كرده بود.
شب بيدار
ساعت سه بامداد سهشنبه است و هنوز خيابانهاي تفتيده بوشهر از هيجان و شادماني خالي نشده. بوشهريها با اهل و عيال به خيابانها ريختهاند و مهمترين امتياز به دست آمده در ليگبرتر را جشن ميگيرند.
صداي بوق موتورها و ماشينها، شهر را بيدار نگه داشته و از همه جا شلوغتر هم خيابان سنگي و جاده ساحلي است. پرچمهاي سفيد در تيرگي شب ميجنبند و ميدرخشند. تعدادي از اهالي شهر هم از دو روز قبل راهي تهران شدهاند تا شاهين در آزادي تنها نباشد. حال و روز هواداران شبيه هم است.
تعدادي از جوانها هم مثل هواداران به تهران سفر كرده، صورتهايشان را نيمي سفيد و نيمي سياه كردهاند و شعار شاهين را فرياد ميكنند: «نه اينتر، نه ميلان… فقط شاهين ايران.» گرچه سالهاست كه ديگر از حضور تيمي با اسم و رسم شاهين در بالاترين سطح فوتبال باشگاهي ايران خبري نبوده اما سفيد و سياههاي بوشهر ارادت عجيبي به اين نام دارند و نميخواهند «شاهين» در فوتبال ايران بميرد. در اين روزها كه ديگر از دكتر اكرامي خبري نيست و غولهاي قديمي شاهين تهران مثل جعفر كاشاني و همايون بهزادي مجالي براي پرورش نسل شاهين ندارند، بوشهريها سعي ميكنند خاطره اين تيم را در ذهنها زنده نگه دارند.
اي كاش دكتر اكرامي هم زنده بود و دوشنبه شب در ورزشگاه آزادي ميديد كه چطور هواداران بوشهري پيراهن سفيد را چون پرچمي شورانگيز در هوا ميگردانند. از عهد پرتغاليهاي استعمارگر كه بازي فوتبال را به بوشهريها نشان دادند تا امروز هيچ شبي نبوده كه سرخوشيهاي توپگرد اينچنين مردم را به وجد آورده باشد.
انگار همه دست به دست هم داده بودند تا در تهران در برابر پرسپوليس پرستاره مقاومت جانانهاي كنند. از ايوان پتروويچ و بهادر عبدي بازيكنان فصل قبل سرخها گرفته تا محمود ياوري كه در روزگار كهنسالي دوباره در معركه فوتبال ظاهر شده است.
اما نه، بايد بيش از همه به قهرمانان بوشهري آفرين گفت كه ستارههاي پرطمطراق پرسپوليس را زير سايه نور بردند. دوربين تلويزيون هر بار كه نزديك به صورت بازيكنان ميشد، چهرههاي آفتاب سوخته و جنوبي بازيكناني مثل احمد محمدپوري و رضا بازياري جلوي چشم ميآمدند و از همشهريهايشان احسنت ميشنيدند. حالا ديگر رضا بازياري را همه ايران ميشناسند. كاپيتان 37 ساله شاهين در اين بازي تعصب و شور وافري از خود نشان داد و با زيركي گل تساوي را هم زد. در تهران و در بوشهر اين شعار به گوش ميرسيد كه: «پنج پا طلايي… رضاي بازياري».
فقط شاهين
بوشهر هم استعداد خوبي براي پيدا شدن يك تيم پرطرفدار دارد. دوشنبه شب البته هوادار پرتعداد استقلال در بوشهر هم پا به پاي هواداران شاهين در خيابانها پايكوبي كردند و خود را در اين شبهپيروزي شريك دانستند اما شمار طرفداران شاهين بيشتر است. شاهين حالا چكيده 60 سال حضور فوتبال در بوشهر است و هواداران فوتبال در اين شهر نيز پس از مدت مديدي فرصت ابراز وجود در ليگ برتر را پيدا كرده و ميخواهند عطش خود را فروبنشانند.
از همان بازي ابومسلم – شاهين ميشد فهميد كه بوشهريها براي حضور در ورزشگاه چه شوقي دارند. آن روز 22 هزار تماشاگر در ورزشگاه 15 هزار نفري جمع شدند و پنج هزار نفر هم پشت در ماندند. واي به روزي كه استقلال و پرسپوليس سر از بوشهر درآوردند. جام حذفي پنج سال قبل و شكست استقلال در بوشهر را يادتان هست؟
رو قلب من نوشته
محمود ياوري نيازي به بلندگو ندارد. اين عادت جناب سرهنگ است كه وقتي برانگيخته ميشود بلند و رسا حرف بزند.
در سالن كنفرانس خبري بعد از بازي، خبرنگاران دوست دارند از چگونگي به دست آوردن اين يك امتياز در تهران بدانند و ياوري هم ميگويد: «بوشهريهاي جوان و كمتجربه ثابت كردند توانايي كسب نتايج مطلوب و اسباب بزرگي در ليگ را دارند. ميدانم كه هواداران پرسپوليس از تساوي در اين ديدار ناراضياند اما از همه علاقهمندان به فوتبال ميخواهم كه به راحتي از كار بزرگ شاهين كمتجربه نگذرند.»
بعد ريتم حرف زدن محمود ياوري حماسي شد و گفت: «من يك مربي احساسي نيستم اما با عشق و علاقه مربيگري شاهين را قبول كردم. شاهين نام بوشهر را يدك ميكشد اما به نظر من متعلق به همه ايران است و براي هميشه در قلب من حك خواهد شد. من نام شاهين ايران را روي آن خواهم گذاشت.»
پيرمرد در توضيح اينكه چطور توانسته يك تيم از پيش باخته را متحول كند، گفت: «فقط يك هفته است كه هدايت شاهين را به عهده گرفتهام. در اين مدت كوتاه نميتوانستم كار فني ويژهاي انجام دهم اما با كمك دستيارانم سعي كرديم از نظر روحي و رواني بازيكنان را آماده رويارويي با پرسپوليس كنيم.»
ياوري كه حس همكاري و همياري را بين بوشهريها بالا برده ميگويد كه شاهين با جذب چند بازيكن و گذراندن يك دوره فشرده بدنسازي آينده بسيار خوبي خواهد داشت. آنطرفتر هم يكي از بوشهريها خبر ميدهد كه ناصر شكرون به زودي به شاهين خواهد پيوست.
به رنگ سياه و سفيد
بوشهريها ديشب استقبال شاياني از شاهين بهعمل آوردند. شايد هيچكس فكر نميكرد كه تيم قعرنشين جدول اينچنين به بازي برگردد. در بوشهر حالا همه به شاهين فكر ميكنند. سفيد و سياههاي بوشهر خواب هواداران فوتبال شهر را رنگي كردهاند.
ساعت سه بامداد سهشنبه است و هنوز خيابانهاي تفتيده بوشهر از هيجان و شادماني خالي نشده. بوشهريها با اهل و عيال به خيابانها ريختهاند و مهمترين امتياز به دست آمده در ليگبرتر را جشن ميگيرند.
صداي بوق موتورها و ماشينها، شهر را بيدار نگه داشته و از همه جا شلوغتر هم خيابان سنگي و جاده ساحلي است. پرچمهاي سفيد در تيرگي شب ميجنبند و ميدرخشند